تاريخ كتاب و كتابداري در ايران
تاریخ کتاب و کتابداری در ایران
پیش گفتار
کتاب و کتابداری نیز از ایران و تمدن های کهن این سرزمین آغاز گردید، بیشترین آثار کتیبه ای در یکجا که می توانست مانند کتابخانه باشد، در ایران و سایت چغامیش و تخت جمشید یافت شده است. پیدایش کاغذ و تولید اولیه آن نیز در ایران بود، که آنهم باعث گسترش کتاب و کتابداری گردیده است، به تاریخ کاغذ در ایران مراجعه شود.
. . . این پست ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .

عکس انبوه کتاب های خطی یافت شده در کشور ترکیه، بسیاری از آنها فاسد شده، و در حال از بین رفتن می باشند، و متأسفانه هیچ ایرانی نسبت به تحقیق و تحلیل این کتابها اقدام نکرده است، عکس شماره 4326.
شروع با پانصد واژه و نام
در پرسش و پاسخ های گذشته، گاهی بحث درباره تعریف لغات شده بود، لازم دیدم کمی در اینجا توضیح بنویسم. همانگونه که گفته ام تمام مطالبی که می نویسم برای بار اول است که گفته می شود، دوست ندارم مطالب تکراری را بازگو کنم، مانند چیزهایی که در کتابها یا وب های دیگر است، خوشبختانه بانوی گرامی پرنیان حامد، و همچنین پیگیر کنندگان مشخص وبلاگ نیز همین گونه هستند. بهمین جهت مطالبی که می گویم معمولاً نتیجه تحقیقات محلی و عینی خودم می باشند، عموماً به کتاب های تاریخ، بویژه آنهایی که در قرن گذشته نوشته باشند، اعتماد ندارم، زیرا در آنها علم های سوخته و باطل شده، بفراوانی وجود دارد، و وقت و حوصله زیادی می گیرند.
امروزه یک کتب فرهنگ فارسی به فارسی چندین جلد، و بیش از هزار صفحه است، و بیش از 50 هزار واژه و نام و فعل و غیره دارد. اما در گذشته 20 یا 30 هزار سال پیش که اقوام ایرانی در فلات ایران شکل می گرفتند، این کتاب کمتر از 20 صفحه بود، و حدود 500 لغت بیشتر نبود. آنها هم خیلی کوتاه بودند، مانند: آت، آن، مه، که این انسانها با خود از لبنان و فلسطین آورده بودند، و حدود ده هزار سال پیشتر، آنها هم از آفریقا آورده بود. حتی امروزه در قبایل آفریقا، شمال از ماسائی در اتیوپی، تا زلو در لسوتو جنوب، هنوز گفته و استفاده می شود. وقتی می خواهیم هر نام و واژه را تعریف کنیم ابتدا باید بگویم درباره کدام دوره تاریخی می خواهیم بگویم و تفسیر کنیم، دوره ای که قبایل ایرانی شکل می گرفتند 15 تا 30 هزار سال پیش، دوره ای که تبار و کیان اقوام ایرانی، زیر ذات طبیعی هموساپین شکل می گرفت، حدود 7 تا 15 هزار سال پیش، دوره ای که زبان پارسی باستان بود 4 تا 7 هزار سال پیش، دوره پارسی میانه 2 تا 4 هزار سال پیش که در این دوره زبان دری یا داریوشی شکل گرفت، و آخرین دوره پارسی، و سپس دوره های زبان فارسی. بنا به فرمولها و قوانین تاریخ و فرهنگ یاد گیری، این دوره ها در آغاز طولانی تر بود، و به مرور کوتاه شدند. در اولین دوره کتاب لغات 20 صفحه بود، و هر دوره این کتاب قطور تر و پر لغت تر می شد.
شانس زندگیم این بود، که از ابتدای تولد در تمام ایران بگردم، در تولد در تاریخ نوشته ام، در ادامه زندگی نیز بدلیل کارم نیز مجبور بودم دائم در تمام ایران باشم. همیشه با مردم محلی و بویژه افراد مسن در روستاها و ایلات علاقه داشتم، چون می دانستم آنها مطالبی می دانند، که هیچ کس نمی داند. زندگی مردم ایران در طول تاریخ روند آرام و با رشد و تکامل آرام داشت، ولی به ناگه از 50 سال پیش ایران نیز مانند همه کشورهای جنوب سابق دگرگون شد، و همه چیز تغییرات ناپیوسته کرد، و آن پیران که تاریخ چند هزار ساله را ندانسته با خود حمل می کردند رفتند، و جای آنها را افرادی گرفته اند که مدرسه رفته و با پنی سیلین رشد کرده اند، و دیگر بطور کلی ما توسط حافظه نهانی انسانی، از تاریخ خودمان قطع شده ایم. این ارتباط من با جغرافیای تاریخی ایران، و تاریخ انسانی ایران، باعث شد که بعضی اندوخته هایی گرد آورم، و بمرور در وب از آنها استفاده کرده و می کنم.
آت = خورشید و تابنده و نور و قدرت، پسوند و پیشوند نام پسر در آفریقا، آتش در فارسی.
آن = نام درخت انجیر و میوه و پسوند و پیشوند نام زنانه در آفریقا، آناهیتا در جهان متمدن قدیم.
مه = مه هوا، روح، شبه، فرشته، در آفریقا به تمام این معانی استفاده می شود، مهتاب در فارسی.
دی = روز، روشنایی، نام روز در بیشتر جهان منجمله قبایل آفریقا. پسوند و پیشوند نام پسر.
جالب: گردشگران و محقیق هایی، که نیمه اول قرن 20 به مناطق دور دست آفریقا و گینه و آمازون رفته بودند، نوشته اند که مردمان آنجاها فقط از 500 لغت تک یا حداکثر دو سیلابی در گفته هایشان استفاده می کنند. حتی برای چند موضوع، فقط یک لغت دارند، که خودشان متوجه می شدند، ولی برای غربیها خیلی سخت بود.
شکل گیری زبان دری ــ دوران تاریخ تمدن سلسله هخامنشیان با حساب بخش دوم اصطلاح ایلام، در ساختارهای تاریخی اجتماع، شاه خدایی بود. در این ساختار حکومت مرکزیت یافت، و این مرکزیت نیاز به زبان و گویش مشترک برای همه اقوام داشت، که در پایتخت و مراکز حکومتی با آن صحبت کنند. بدین منظور زبان دری از مجموع زبانها بوجود آمد، که در واقع مادر بزرگ همین زبان فارسی امروزی ما می باشد. در زمان فتعلیشاه قاجار با اینکه خود و تقریباً تمام خدمه دربار ترک بودند، بمنظور هماهنگی ملی، دستور داد که همه در دربار و دستگاه های حکومتی به زبان فارسی صحبت کنند، و هر خاطی را فلک می کردند. این گویش به فارسی فتعلیشاهی معروف شد، و مادر همین زبان فارسی امروزی ماست. بهمین دلیل قرنها در شهرها و مراکز حکومتی ایران، که تقریباً همگی بازمانده از دوران هخامنشیان هستند، زبان فارسی رایج است، و روستاها و ایلات به زبان های محلی خودشان حرف می زنند. و نیز بدلیل شرایط تاریخی بوجود آمدن زبان فارسی، این زبان قدرت تکامل و بهره گیری از زبان ها و گویش های دیگر، و آموزش سریعتر را دارا می باشد، و ما به این زبان افتخار می کنیم.

عکس تاریخی فلک کردن، حدود 1300 خورشیدی تهران، عکس شماره 5721 .
پرسش: یکی از تعریف های دیگر این بود، که زبان دری در افغانستان شکل گرفته بود، چرا شما این را رد کردید؟
پاسخ: همانگونه که در بالا نوشتم، بسیاری از گفته ها و کتاب های قرن گذشته سوخته هستند، بعد از نام مکان های جغرافیایی که در آرشیو همین وبلاگ است، این تعریف باطل می شود، و تعریف که من نوشتم به واقعیت نزدیکتر است، بنظرم باید این را پیگیری و تحقیق نمود.
نقد داستان کتاب سوزان
درباره داستان به آتش کشیدن کتابخانه های ایران بدست اعراب صدر اسلام خیلی مطالب گفته و نوشته شده است، ولی بطور کلی فاقد اسناد لازم هستند. باید تاریخ را با تمام معنی آن خواند و دید، و تمام اصول تاریخ تمدن و جغرافیا را در نظر داشت. یکی از سایت هایی که درباره این موضوع خیلی داغ و درد دل دارد مطالب و دلایل آنرا به نقد و تحلیل می گیرم:
سایت مربوطه: 1 ــ ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه چنین می نویسد: و علت اینکه ما از اخبار بی خبر مانده ایم، این است قتیبة بن مسلم باهلی، نویسندگان و هیربدان خوارزم را از دم شمشیر گذرانید، و آنچه مکتوبات (خوارزمیان)، از کتاب و دفتر داشتند، همه را طعمه آتش کرد، (سال های ۹۰ هجری)، و از وقت خوارزمیان امی و بی سواد مانده اند....
انوش: فاصله زمانی ابوریحان تا 90 هجری حدود 300 سال است، در آن نوشته کتاب هیچ مدرک و سندی ارایه نشده است، در ضمن مشخص نیست که اصل باشد نه. در ضمن بازگو کننده امروزی مکان جغرافیایی خوارزم را مشخص نکرده است، کدام خوارزم و در کجا بوده است، چند نام بودن جغرافیایی در گذشته بسیار بوده است به جغرافیایی تاریخی ایران مراجعه شود.
سایت مربوطه: 2 ــ جرجی
زیدان، ادیب، مورخ و روزنامه نگار لبنانی مسیحی در کتاب تاریخ التمدن الاسلامی
(ترجمه علی جواهر کلام)، که تا به حال بیش
از ۳۰ بار در جهان عرب به چاپ رسیده، و در
ایران در سال ۱۳۳۵ به عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب شده، ده صفحه تمام را به انهدام کتابخانه های ایران
توسط سعد بن ابی وقاص که دستور آن را طی فرمانی از سوی خلیفه عمر دریافت داشته
بود، می پردازد. جرجی زیدان در این کتاب
چنین می نویسد: خود من تا چند سال پیش که
کتاب تاریخ “مصر الحدیث” (تاریخ نوین مصر) را نوشتم، با نظر آنهاییکه چنین آتش سوزی را بعید میدانند
موافق بودم، ولی در سالهای اخیر بر اثر
مطالعات بیشتر و دسترسی به منابع زیادتر، نظر
طرفداران این انهدام را بر اساس شش دلیل استوار ترجیح دادم. (تاریخ تمدن اسلامی، ترجمه فارسی، ص ۴۳۴ تا ۴۴۴).
انوش:
در این کتاب نیز همین چند دلیل را،
که بدون سند و مدرک تکرار شده، پشت
سرهم کرده، در اینجا 6 شماره را به آنها
اختصاص داده، و یکی را به این کتاب که
بتواند 7 مورد سرهم کند، بلکه بتواند کلاه
بگذارد.
سایت مربوطه:
3
ــ ابن بطوطه جهانگرد مشهور قرن هفتم هجری
در سفرنامه خود موسوم به تحفة الانظار فی غرائب الاسفار، می نویسد: ایرانیان به شیوه ای بودند که به علوم عقلی
اهمیت بسیار می دادند و دایره آن علوم در کشور ایشان توسعه یافته بود. زیرا دولت های ایشان در منتهای پهناوری و عظمت
بود...، و چون کشور ایران به دست اعراب
فتح شد. کتب بسیار در آن سرزمین یافتند، سعد بن ابی وقاص به عمر بن خطاب نامه ای نوشت تا
درباره امر کتب و به غنیمت بردن آنها برای مسلمانان کسب اجازه بکند. لیکن عمر به وی نوشت، آنها را در آب فرو افکنید، چه اگر آنها کتب
راهنمایی و راستی باشند، خداوند ما را به
رهبری هدایت کننده تز از آنها هدایت کرده است.
انوش: این نیز مانند داستان نقد شماره یک است، همان داستان که هیچ اثری از آثار کتاب سوزان
وجود ندارد، مثلاً بنویسند چه کتاب هایی
از چه علومی و کدام نویسندگان، فقط از
انبوه کتاب می نویسند. از قدیم گفته اند
دروغ هر چه بزرگتر باشد باور کردنش راحتر است،
کتاب هایی که نامی از آنها در کتاب های موجود نیست.
سایت مربوطه: 4 ــ دولتشاه
سمرقندی در تذکرة الشعرا، (چای لیدن،۳۰)، به
یکی دیگر از ماجرا های کتاب سوزی، توسط
اعراب، در دوره خلافت عباسیان، می پردازد: حکایت کنند که امیر عبدالله ابن طاهر به روزگار
خلفای عباسی امیر خراسان بود. روزی در
نیشابور نشسته بود، شخصی کتابی آورد و به
تحفه پیش او نهاد. پرسید که این چه کتابی
است؟ گفت: این قصه وامق و عذرا است و خوب حکایتی است، که حکما به امر نوشیروان جمع کرده اند. امیر
فرمود: ما قرآن خوانیم، به غیر از قرآن و حدیث پیغمبر چیزی نمی خواهیم... این کتاب تألیف مغان است و پیش ما مردود است... سپس حکم کرد که در قلمرو من هر جا که از تصانیف
عجم و مغان کتابی باشد، جمله را بسوزانند.
انوش: در اینجا نیز ذکر نشده کدام خراسان و بطور کلی
داستان را تغییر ماهیت داده که متعاقب آن عدم واقعیت را می رساند خراسان در آن
زمان استان کرمانشاه کنونی بوده است به جغرافیایی
تاریخی ایران مراجعه نمایید.
سایت مربوطه:
5 ــ یکی
از بزرگترین ترین کتابخانه های ایران در شهر “ری”
توسط محمود غزنوی در سال ۴۲۰ هجری، ویران گشت.
شاه محمود غزنوی پس از به بار آوردن خسارات فراوان به این شهر کهن و متمدن
ایرانی، تمام کتب فلسفی و نجوم آن را به آتش کشید. سپس با غرور و افتخار نامه ای به خلیفه القادر
نوشته و می گوید: طایفه بزرگی از بدباطنان
را بر دار کشیده است.
انوش: این نیز اشتباه در جغرافیا دارد، ری نیز از شهرهای خراسان غربی بود نه ری
کنونی، ری کنونی خاک استان چین بود، به استان های
تاریخی ایران بروید. به همین
جهت دو موضوع را زیر پرسش می برد، اول
شناسایی موقعیت سلطان محمود و سپس خلیفه القادر.
سایت مربوطه:
6 ــ قزوینی
می گوید در کتابخانه ری ۱۱۴ هزار جلد کتاب وجود داشت که تنها فهرست آن ۱۰ جلد تمام
بوده است! نه تنها کتابخانه مرو بلکه اکثر
کتابخانه های ایران در قرون سوم تا پنجم هجری،
در جرگه ی بزرگ ترین کتابخانه های عصر خود به شمار می رفتند. به عنوان مثال کتابخانه ها و مراکز فرهنگی و
علمیِ مرو، بلخ و بخارا و نیشابور از مهم
ترین و بزرگ ترین کتابخانه های عصر خود بودند. علی میرفطروس پژوهشگر برجسته تاریخ ایران و جهان، در مقاله ای پژوهشی چنین می نویسد: تنها در یکی از 10 ــ 12 کتابخانه شهر مرو، هزار جلد کتاب از انواع و اقسام علوم (ریاضیات،
طبیعیّات، هندسه، نجوم، ادبیات و …) وجود داشت بطوریکه «یاقوت حَمَوی» (سیّاح
معروف عرب) توانست ۲۰۰ جلد کتاب از کتابخانه «مرو» به امانت بگیرد... این
در حالی است که در همان زمان (قرن سیزدهم میلادی) بقول «آدام متز»: بزرگترین کتابخانه شهر «بامبرگ» (آلمان)، فقط ۹۶
جلد کتاب داشت.
انوش: شخصی که کمی دانش داشته باشد، مطالب فوق را به هیچ عنوان تاریخ نمی
داند، آنها مقداری پرت و پلای بدون اسناد
و مدرک هستند، که توسط عوامل و
چهره های استعمار جهت ایجاد دشمنی بین ایرانی و
عرب، نشر و گسترده شده است. در آنها هیچ اشاره ای به نام و نوع کتابها و
هزاران پرسش دیگر نشده، حتی نویسنده های
امروزی این پرت و پلا های فوق، اندک دانش
درباره جغرافیایی تاریخی ایران نداشته اند.
اندک افرادی که اینگونه مطالب بی سند و مدرک را، که مطلقاً با قوانین و فرمولها و فاکتور های
تاریخی هماهنگ نیست تاریخ بداند، حسابشان
با دانستن تاریخ جداست. عکس زیر نمونه 5
جلد کتاب خطی کاغذی توجه کنید نه پوستی را
گذاشته ام، که حدود یک متر مربع می
شوند، کتاب پوستی حجم بسیار زیادی
داشته، برای یک کتابخانه برابر با تعداد
114 هزار جلد گفته شده در بالا، اگر قفسه
بندی چوبی 4 یا 5 طبقه هم باشد، جمع
مساحت زیر بنا با راه رو ها و غیره، حدود
20 هزار متر مربع می شود، چیزی حدود یک
هزار اتاق 12 متری آنزمان، جوان باهوش قرن
21 براحتی می تواند موضوعات را تحلیل و تعبیر کند. خود بخود شهر و ملتی که چنین کتابخانه ای داشته
باشد، قدرت بالایی هم در دفاع خواهد
داشت، و نیز آثار تاریخی بجای مانده آن
نیز خیلی گسترده و وسیع خواهد بود.
سایت مربوطه:
7 ــ حاج
خلیفه در “کشف الظنون” (تاریخ عصر امپراتوری عثمانی) چنین می نویسد: چون مسلمانان ممالک ایران را گشودند و بر کتابهای
ایرانیان دست یافتند، سعد وقاص نامه به عمر نوشت و درباره این کتابها از او کسب
تکلیف کرد و عمر رضی اله عنه در پاسخ وی نوشت که همه آنها را در آب یا بریز یا بسوزان،
چه اگر در آنها رستکاری است، خداوند ما را
در قرآن به رستگاری بیشتر راهنمایی فرموده است،
و اگر در آنها گمراهی است خداوند ما را با کتاب خود از گمراهی رهایی داده
است، چنین بود که سعد وقاص این کتابها را
در آب انداخت یا بسوزانید و به این طریق، علوم ایرانیان از میان رفت. (نقل از کتاب
تاریخ تمدن اسلامی،جرجی زیدان).
انوش: در این شماره 7 هم، همان چند مورد بالا را تکرار کرده است، که بتواند شمارش دلایل کتاب سوزان را بالا
ببرد، خ.. خودتی! با این دروغها نمی توانند دروغ حمله
اعراب به ایران را آبدار کنند. در تمام این نوشته ها و پرت و پلا، هرگز از نام کتابخانه ها، محله هایی که کتابخانه ها در آن وجود داشته، از نوع کاغذ کتاب و بسیار چیز های دیگر نوشته
نشده است.
عزیزان و جوانان باهوش ایران، ما ایرانیها به مقدار زیادی کتاب های خطی و تاریخی داریم، تعداد زیادی از آنها هنوز در موزه ها و کتابخانه های تاریخی باقی است، که خوانده و برگردان نشده اند. تعداد زیادی هم در 200 سال گذشته از کشور خارج شده، که باید رد پای آنها را پیدا کرد، و به کشور بازگرداند. به کتابخانه های بزرگ ایران و افغانستان و تاجیکستان و عراق و هندوستان بروید، و کتاب های تاریخی ایران را بیابید، و جهت نشر آنها را معرفی نمایید. دشمنان و دزدان عتیقه و آثار تاریخی ایران، به بهانه اینکه کتاب های تاریخی ایران سوزانده شده است، به نوعی از یافتن آنها توسط جوانان باهوش ایران جلوگیری می کنند، و مانع می شوند. البته نوع کتاب تاریخی و تاریخ دوام آنرا هم باید در نظر داشت، بهمین جهت به، تاریخ کاغذ و نشر در ایران و تاریخ کتاب و کتابداری در ایران مراجعه شود.
در اینجا یکبار دیگر یاد آوری نمایم، اگر شخصی دروغ گفت، در مقابل دروغ او نمی توان مدارک و سند آورد، زیرا او دروغ گفته و مدرکی نشان نداده، و چون اصل دروغ است منابع ندارد، بلکه باید دروغ او را به تحلیل گرفت. در بخش های تاریخ من با جغرافیای تاریخی و یا ساختار های تاریخی، و بسیار موضوعات دیگر نسبت به رد و تکذیب دروغها اقدام کرده ام، که لینکها در میان مطالب مربوطهمی باشند

عکس تعدادی کتاب خطی کاغذی، عکس شماره 4021 .
اخلاق و کتابدار مرجع
در تاریخ ایران از کتابخانه های متعدد انبوه از کتاب، بسیار نوشته شده است، ولی هرگز از کتابداری و کتابدران مطلبی گفته نشده است. ولی امروزه کتابداری یک حرفه مهم شده است، کتابدار به یک فرد در پیدا کردن اطلاعات کمک می کند، باید بیطرف و فعال باشد، و نباید درباره موضوعات تخصصی دیگران، پاسخگو به پرسش های حرفه ای باشد، و یا قضاوتی نماید. همچنین نباید از هر دری سخن بگویند، در حالی که نه از سیاست نه مذهب و نه اخلاقیات، بصورت تخصصی چیزی می داند. طی قرن گذشته کتابداران با مسائل اخلاقی مواجه شدند، و "بیانیه اخلاق حرفه ای"، رهنمود انجمن کتابداران آمریکا گردید، این بیانیه به پاسخگویی مسائل اخلاقی کمک می کند.
در وبلاگ انوش راوید نوجوانان و جوانان زیادی وارد می شوند، و سپس نیازمند تحقیقات بیشتر درباره دروغ های تاریخ می شوند. وقتی به یک کتابدار مرجع برای اینقبیل کتابها مراجعه می کنند، به آنها درباره راست و دروغ تاریخ چیز هایی می گویند، و بخوبی نمی توانند بی طرف بمانند، و یا لیست مناسبی از کتابها بدهند. بهمین جهت در ایران لازم است، بیانیه اخلاق حرفه ای، در تمام حرفه ها وجود داشته باشد. موارد ذیل باید در یک بیانیه کتابداری حرفه ای ایرانی ثبت شود، و نکات عمده ملاحظات اخلاقی را پوشش دهد.
1 ــ کتابداران باید بالاترین سطح خدمات را از طریق مجموعه ای مناسب، که به طور کارآمدی سازماندهی شده است، امانت منصفانه و خط مشی های خدمات و پاسخ ماهرانه، دقیق، سونگرفته و دلیرانه، برای تمام درخواست های کمک فراهم کند.
2 ــ کتابداران باید در برابر تمام تلاش هایی که توسط گروهها و افراد، برای سانسور مواد کتابخانه ای وجود دارد ایستادگی کنند. امروزه این موضوع مهم بصورت حق امتیاز در آمده، که خود داستانی است.
3 ــ کتابداران باید حق هر کاربری با توجه به جستجو یا دریافت اطلاعات، و مواردی که: مراجعه قرار گرفته شده، امانت گرفته شده، فراهم آوری شده، را محرمانه نگه دارند.
4 ــ کتابداران باید طرفدار اصولی باشد، که در نتیجه فرایندها و تساوی فرصتها، در روابط بین همکاران و اعمال فردی باشند.
5 ــ کتابداران باید در کارهایشان و بیانیه، بین دیدگاه و فلسفه شخصی و دیدگاه و فلسفه موسسه، یا هیات حرفه ای به طور واضحی تمایز بگذارند.
6 ــ کتابداران باید از موقعیت هایی که در آن ممکن است علائق شخصی مطرح شوند، یا سود های های مالی به دست می آید، در هزینه کاربران کتابخانه، همکاران یا موسسات استخدام کننده اجتناب کنند.
در کتابداری باید ذوق و علم با هم به کار آیند، کتابداری امروزه علم است، و در دنیای امروز، تخصص و ذوق فرد کتابدار، در حرفه اش دخالت مستقیم دارد. رعایت شیوه های نوین طبقه بندی در کتاب، بستگی به شخص کتابدار دارد، و ذوق و هنر فرد کتابدار در کار مهم است، چرا که با داشتن علم به نتیجه مطلوب خواهیم رسید. در حال حاضر روش های نوین کتابداری از نظر فهرست نویسی، طبقه بندی و رده بندی کتابها، به همت پیشکسوتان کتابداری ایران اجرا می شود. در کتابداری رشته های مختلفی وجود دارد، از قبیل مجموعه سازی، فهرست نویسی، رده بندی و... در طول این سالها کتابخانه های آموزشگاهی در ایران بخوبی شکل گرفته، و اساس و پایه دانش آموزی و دانش اندوزی از همین کتابخانه هاست، به تعبیری کتابخانه باید قلب آموزشگاه باشد.

عکس تاریخی یک کتابدار ایرانی، حدود 1300 خورشیدی، عکس شماره 545 .
كليك كنيد: تاریخ تقویم در ایران
كليك كنيد: تاریخ زیبا سازی در ایران
كليك كنيد: تاریخ معرکه گیری در ایران
توجه: اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران: حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ، حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ، و مقالات مهم مانند، سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ و حمله های عرب، مغول، تاتار، و گفتمان تاریخ، و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ: