ايراني ها نام و نشان دارند
چرا بی نام نشان
امروزه در وب ها و نظرات، بی نام و نشان یا با اسامی تقلبی زیاد دیده می شود، معلوم نیست اینها از چه می ترسند، حتی برای ساده ترین گفته ها مانند نظر هم می ترسند نامی از خود ببرند.
جوانان عزیز ایران، شما فرزندان، آریو برزن و بابک، فردوسی و مختوم قلی، و هزاران دلاور و اندیشمند ایرانی هستید، که در تاریخ درخشیده اند. آنها با قدرت سینه سپر کرده و در راه خدمت به ملت های ایرانی و قاره کهن، در مقام خود با شجاعت به گیتی نور تابانده اند. بیائید نترسید، از چیزی و دشمنان قاره مان نترسید، بسوی دنیای نو با دیده نو و دانایی نوین بروید، بدین منظور مطالعه و پیگیری وبلاگ انوش راوید می تواند بشما کمک نمایید.
با دقت توجه نمایید، برای رسیدن به اهداف نوین، طرح نقشه های پیچیده سیاسی و اقتصادی و اجتماعی نیاز است، که پیش در آمد آن می بایست ریشه در تاریخ داشته باشد، که با سالها کار و تحقیق و بررسی گرد آوری شده باشند. همچنین باید در این پلان ها محیط دمکراسی و فدرالیسم علمی تاریخی این سرزمین، در نظر گرفته و کاملاً پاسداری شود. بدین منظور ابتدا باید از تاریخ و تاریخ اجتماعی به درستی دانست، وبلاگ جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران در اين راه می تواند کمک بزرگی باشد. همچنین باید از جغرافی ـ تاریخ ایران درست دانست، و قابلیت ها و توانایی ها، هوش و سابقه، ارزش تاریخی مردم را در نظر گرفت. در واقع و مهم باید فکر را جلو كشيد، و اندیشه ای وسیع تر از گذشته داشت، و با نگرش های نو جهان را دید. در گذشته ها، دید و برد فکر و اندیشه کم بود، اما امروزه با انقلاب کامپیوتر و ماهواره وسعت و گسترش دید بی نهایت است.
یکی از ترفند های استعمار و امپریالیسم همین بوده است، تا نگذارد وسعت و گسترش دید پیدا شود، و امروزه امپریالیسم نو که جایگزین آنهاست، ماهیتاً و ساختاری با دو ماقبل خود تفاوت دارد. این روش جدید از تمدن بشری با بدست گرفتن بیشترین ابزار ارتباطی و اطلاعاتی، می خواهد گمراهی نیز ایجاد کند، باید این موضوع و شگرد دشمن مردم را شناخت و در هم کوبید. افرادی که دید خود را به اندازه یک شهر و یک استان یا یک چیز بی اهمیت پایین می آورند، ندانسته خواسته هاي امپریالیسم نو را پیگیری می کنند، ولی انوش راوید سعی می کند، بینش و اهداف نوین مانند قاره کهن را نمودار کند. اما ظاهراً در شرایط فعلی امیدی به پلان های آینده نگر مفید و کلان، از سوی فرقه های آکادمیک دولتی و شبه دولتی و کلاسیک کل قاره کهن نمی باشد، در واقع دشمنان تاریخی این قاره نمی خواهند مردم بزرگ و رنگارنگ هم فرهنگ آن در اتحاد باشند.
هر کشوری مانند یک مثلث می باشد، یک ضلع آن مردم که کارگران و کشاورزان و میکرو بورژوازی است، ضلع دیگر را روحانیون و یا سران فرقه ها و امثال آن، ضلع دیگر حکام و شاهان و فراعنه هستند. و خط مستقیمی چون طناب این مثلث ها را می کشد، که در راس آن نیروی پیش رو جهان قرار دارد، ولی در هر صورت این نیروی پیشرو در دل ساختار تاریخی اجتماع است، که امروزه امپریالیسم نو می باشد. ولی با آینده نوینی که پیش روی تمدن بشر است، این وضع در حال دگرگون شدن می باشد. بايد هر چه زود تر پهلو های مثلث، همچنين پا و اندیشه خود را جلو کشيده، و دید را وسعت دهيد، تا آینده نوین زود تر و کم حادثه تر اتفاق افتد. البته یاد آور شوم، بخش مردم در مثلث یک کشور، بیشترين توانایی و کمترین سازمان دهی را دارد، ولی می تواند با اندکی افزایش دانایی، بیشتر تأثیر برای ورود به تمدن جدید را ایجاد کند.
موضوع دیگری را یاد آوری نمایم، از قرون 15 و 16 میلادی، اروپا به مسیر سرمایه داری یا در واقع بورژوازی اولیه پیش می رفت، و سفیران و بازرگانان آن دوره اروپا در کل قاره کهن به تکاپو افتاده بودند. مردم قاره کهن شدیداً به گذشته چسبیده بودند و حاضر نمی شدند، از سازمان قبیله ای تاریخی گذر کنند و تمدن نویی را بیارایند. سازمانی که در زمان خودش بسیار مفید بود، و تشکیلات پارتها با سرنگون کردن دوران شاه خدایی آنرا آغاز کرده بودند. این تفکر سکون خواهی تمدن یا چسبیدن به گذشته و حال اجتماعی در قاره کهن، در نهایت باعث شد قاره اروپا که مانع و رقیب تاریخی خود را عقب یافته دید، به نا گه به جلو و تمدن جدید پرتاب شود، و در نتیجه یک جهش استعماری بوجود آید، و صدمه مضاعف به قاره کهن وارد شد.
در قرن 21 می بایست با دانایی قرن 21 به مسائل و موضوعات جهانی نگاه کرد، نه با بینش قرون گذشته، تا بلکه جبرانی برای مراحل تاریخی از دست رفته شود، و همچنین میان اروپا و آسیای شرقی پرس و نابود نشد. کوتاهی از این مهم صدمات غیر قابل جبرانی در پی خواهد داشت که در ادامه این قرن غیر قابل جبران است.
چند پرسش و نظر
پرسش: آيا شما تاكنون به آموزش و پرورش نوشته ايد، كه دروغ هاي تاريخي را از كتاب هاي درسي حذف نمايد؟
پاسخ: بله، بارها نوشته ام، آنها يا پاسخ ندادند، يا سربالا دادند، نمونه آن در پاسخ به نامه من است، عكس آنرا بشماره 4048 مشاهده مي كنيد. سر تا پاي آن نامه شلختگي و عدم سواد است، از ابتدا نه شماره دارد، نه خط درست و حسابي، نه امضاي واقعي، با اشتباه هاي نوشتاري فارسي، در واقع نشانده اين است، كساني كه در آن جايگاه قرار گرفته بودند، شايستگي نوشتن كتاب هاي درسي را نداشتند، چه برسد تأليف تاريخ درسي.
*
عكس نامه گروه تاريخ وزارت آموزش و پرورش، عكس شماره 4048 .
پرسش: تفاوت يك فرد در زندگي قبيله اي، با يك فرد در تمدن بورژوازي يا امروزي چيست؟
پاسخ: يك فرد قبيله اي، ديدگاه و انديشه محدود در فلسفه قبيله خود را دارد، و بنا به تاريخ و فرهنگ ياد گيري نمي تواند خيلي سريع و زود، و يا فقط طي چند سال از آن فكر و زندگي عبور كند، ولي يك فرد در تمدن امروز ديدگاه هاي نوين دارد، و مي تواند سريع تغييرات ناپيوسته را درك كند.
براي درك بهتر اين موضوع مي توانيد يك آزمايش ترتيب دهيد، به روستايي دور دست برويد، و از افراد بالاي 50 سال كه مدرسه نرفته و سواد ندارند، بخواهيد شطرنج يا ورق بازي ياد بگيرند، از اين هم ساده تر يك بازي مار و نردبان ببريد، و سعي كنيد به آنها ياد دهيد، متوجه مي شويد كه ياد نمي گيرند. يا از آنها درباره انديشه و فكر ديني آنها بپرسيد، و سعي نماييد آن انديشه را با كمك خود آنها به تحليل بگيريد، خواهيد ديد كه غير ممكن است. البته در ايران كنوني كمتر اين نوع افراد يافت مي شوند، ولي هنوز هم هستند، بطور مثال يك نمونه واقعي بگويم، من يك دوست دبير و استاد دارم، كه حدود 50 سال دارد، و بزودي دكتراي تاريخ مي گيرد، ولي او هيچ چيز از كامپيوتر نمي داند و نمي تواند ياد بگيرد، حتي با شوخي به او مي گويم چه دانشگاه خرابي است، كه به مانند شما مدرك تحصيلي مي دهند. ولي فرزند 12 ساله اين شخص بخوبي كامپيوتر مي داند، او هنوز با انديشه سابق بويژه قرن 20 بسر مي برد، دكتراي خود را هم دارد با آن انديشه مي گيرد، ولي نتوانسته خود را وارد دنياي جديد نمايد، حتي در گپ هاي تحليل نمي تواند، تغييرات ناپيوسته را درك نمايد. او فردي باسواد از قرن گذشته است، چه برسد به انسان قرن هاي تاريخي، كه هيچ چيز از فلسفه آموزشي نمي دانستند.
دوره هاي مختلف تاريخي و تاريخ اجتماعي، و نيز زماني لازم است، تا انسان هر دوره ساختار هاي تاريخي اجتماع به دوره جلوتر برود، در گذشته هاي خيلي دور اين زمان ده ها هزار سال طول مي كشيد، و به مرور كاهش يافته، و امروزه به يكي چند دهه رسيده است، در تاريخ يادگيري توضيح نوشته ام. نمونه روشن ديگري بگويم، در وبلاگ انوش راويد، از ابتدا تاكنون حدود ده هزار نظر نوشته شده، بسياري از آنها را افراد علاقمند به تاريخ نوشته اند. ولي هيچ يك از آنها داراي تخصص شناخته شده در زمينه وبلاگ نمي باشئد، گويا هنوز از قرن گذشته و دروغ هاي حافظه محوري آموزشي عبوري صورت نگرفته است. مرحله گذر تاريخي ايران در جريان است، اين مرحله زمان لازم دارد، زمان آن را مي توان از همين نظراتي كه گفتم متوجه شد، فقط كمي حوصله و دقت، تخصص و تحقيق، مي خواهد.
در اينجا بگويم، آن عده كه نوشته اند مغول و عرب بياباني، كه در قبايل بدوي بسر مي بردند، به ايران حمله كردند و ايران را گرفتن، احمق يا بي سواد، دشمن يا مغرض، بودند. زيرا با دانش و تحليل هاي انسان شناسي، و يا نوشته هاي وبلاگ انوش راويد، جور در نمي آيد و هماهنگ نيست. مردمي كه در دوران قبيله اي و بصورت پراكنده، و در بيابان هاي دور دست زندگي دايره اي خودشان را داشتند، هرگز نمي توانستند به يكباره متمدن شده، حكومت داري و نظام جمع ياد بگيرند، سلاح هاي مختلف بسازند، استراتژي و تاكتيك بفهمند، و غيره. البته توجه كنيد، به يكباره قرن 20 را مي گويم، يعني فقط طي چند دهه، گذر تاريخي آنها صورت پذيرد.
نظر: برو بابا توهم ديگه شورشو درآوردي چي شد ديگه كل تاريخ دروغ شد تو هم حالت خوب نيستا يه كم ديگه مونده بگي اين دروغه كه ماها انسانيم واحتمالا ميخواي بگي از يه كره ديگه اومديم برو بابا خدا بهت عقل بده متاسفم برات البته من مطمئنم تو نظرمو نمايش نميدي چون تو نظر هركي كه ازت تشكر كرده وتعريف كرده رو قبول ميكني يه كم لااقل انتقاد پذير باشو اين نظرو نمايش بده.
پاسخ: وبلاگ انوش راويد براي اين نيست، كه كسي را خوش آيد يا بد آيد، و به هوچي گران و شارلاتان بازان هم اهميت نمي دهد، نوشتن هر گونه اهانت و ناسزا در نظرات، بي سوادي و... هر كس را مي رساند. وبلاگ انوش راويد بيش از چهار سال است ادامه دارد، تعدادي از وبلاگ هاي انوش راويد فيل + تر و يا نا پديد شده اند، ولي كار اصلي همچنان ادامه دارد. پيرو سخن وبلاگ، اين وب براي تعدادي از اشخاص فهميده و باسواد است، كه مي توانند درك درستي از تاريخ، و تاريخ اجتماعي واقعي داشته باشند. به همين جهت بارها از افرادي كه نمي توانند از اين وب سر در آورند، خواسته ام از مطالعه و پيگيري، نظر و پرسش نوشتن خوداري كنند، و از آن خارج شوند. جهت بدست آوردن بهترين تحليلها در تاريخ و تاريخ اجتماعي، تمامي نظرات تأييد مي گردند، حتي نظر اين فرد بي نام و نشان مشكوك، بارها نوشته ام همه نظرات تأييد مي شوند، نمونه زياد است.
نظر: سلام، شما که ادعا می کنید از همه چیز به صورت علمی خبر دارید علم خود را به روز کنید و بر اساس مستندات قدیمی مطمئن صحبت نکنید هیچکس نگفته یافته های جدید 100 درصد صحت دارد ولی بدان که جدیدترین پژوهش نشان داده که 98.5 درصد DNA گونه های میمون با انسان برابری می کند و پژوهشگران با مطالعه بر روی 1.5 درصد باقیمانده به این نتیجه رسیده اند (نه به صورت قطعی) که 1.5 درصد باقیمانده بر اثر جهش ژنتیکی باعث تغییر و تکامل انسان شده است که هیچ منافاتی با دین و اصل موضوع پیدایش انسان ندارد و شما به دلیل تعصب بی اساس و بدون آگاهی و بدون اینکه به این مسئله فکر و سعی بر پیدا کردن رابطه ای منطقی برای این موضوع پیدا کنی با توپی پر با مساله به گونه ای برخورد می کنی که همجنسان لس آنجلسی شما با آن برخورد می کنند. امیدوارم روزی برسد که همه ما مغرضانه به علم توهین نکنیم و یافته های علمی را بی اساس ندانیم.
پاسخ: تا آنجا كه مي دانم من هرگز نگفته ام از همه چيز مي دانم، چون غير ممكن است، هميشه و بويژه در قرن سنت گريزي و در اينجا در باره علم و دانايي توضيح نوشته ام. كلاً اين نظر بي تعريف و نا مفهوم است، مي توانيد آنرا بصورت مشروح در وبلاگ خودتان بنويسيد. هميشه از اين قبيل افراد خواسته ام، بمنظور تمرين و بدست آوردن هرچه بهتر دمكراسي و آزادي قلم و انديشه، نظرات خود را مشروح در وبلاگشان بنويسند، و جهت آگهي آن وب و مقاله، در نظرات وبلاگ هاي مختلف پيام بگذارند. جهت اطلاع از رشد و تكامل به طبيعت و تاريخ برويد.
تذکر انوش: اشخاص دانشور علم جغرافی ـ تاریخ، نباید به موضوعات سطحی نگاه کنند، باید تمام مسائل را همه جانبه و با مدارک واقعی بررسی کنند، و اساس جامعه شناسی تاریخی و روان شناسی تاریخی را در نظر داشته باشند. در ضمن یاد آوری نمایم تمام مطالب وبلاگ و لینک های مقالاتم به یکدیگر مربوط می باشد، و زمان و فصل برای آنها مطرح نمی باشد، و همگی در چهار چوب جنبش برداشت دروغ ها از تاریخ ایران می باشد.
*
عكس تاريخي اولين گروه نوازندگان رسمي ايران در اروپا، حدود 1300 خورشيدي، عكس شماره 815 .
كليك كنيد: بخشش طبيعت به ايران
كليك كنيد: استراتژي ملي مردمي ايران
كليك كنيد: كارگزاران و چهره هاي استعمار
توجه: اگر وبلاگ، به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
انوش راوید // Anoush Raavid ///
حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ و حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ و مقالات مهم مانند، سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار، و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:
جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران، http://ravid.ir

