پرسش و پاسخ 23
پرسش و پاسخ 23
تعداد ديگري از پرسش و پاسخ هاي قابل توجه پست هاي مختلف وبلاگ و يا ارسالي با ايميل، پرسشها خلاصه شده، درود و سپاس، خوب و بد، و اين قبيل را حذف كردم، و تا آنجا كه شده اشتباه هاي املايي و انشايي آنها را اصلاح نموده ام. توجه: مطابق معمول این پست به مرور در چند روز آینده، تا آخرین ظرفیت پر می شود، یاد آوری نمایم، گاهی از پاسخها ممکن است تا یکی دو هفته طول بکشد.
پرسش: چرا عربها را ایرانی گفته اید؟
پاسخ: در زمان هایی که بخشی از مناطق عرب نشین خاک ایران بود، آنها ایرانی بحساب می آمدند، مانند بخش هایی از جنوب ایران، که اعراب عزیز ایرانی زندگی دارند، و از شناسنامه و گذرنامه ایرانی استفاده می کنند. همچنین ایران سرزمین خون است، و هر کس از خون اجداد خود ارث و میراث می گیرد، نه از خاک، بهمین جهت بسیاری از ایرانی ها و اعراب رانده شده از عراق صدام حسین، براحتی ایرانی بحساب آمدند، درصورتی که بعضی از کشورها مانند ایالات متحده آمریکا، ارث و میراث تبعه بودن را از خاک می گیرند، یعنی هر کس که در آمریکا بدنیا بیاید تبعه آنجا بحساب می آید. در طول زمان و نزدیکی بعضی اقوام و قبایل با یکدیگر، تا حدود زیادی خوی و خصلت هم را می گرفتند. از نظر من تمام ملت های قاره کهن یک ملت هستند، و استعمار و امپریالیسم و عوامل آنها با انواع ترفند ها می خواهند بین مردم جدایی بیاندازند، در این باره بارها توضیح نوشته ام.
پرسش: با درود، به نگرش شما خلفای عباسی ایرانی هستند و از یه جا فرزندان پیگامبر(ص) مخصوصا بنی موسی بن جعفر از شر خلفای عباسی به ایران پناه میبردند....... نمیفهمم اینا از دست ایرانی ها(خلفای عباسی) به ایرانی ها پناه میبردند؟یا شاید من اشتباه میپندارم خلفای عباسی عرب بودند؟بایدم عرب باشن چون از نسل عباس عم محمد بن عبدالله (ص) بوده اند.............. با سپاس . همیشه در پیشه ی خود موفق باشید.
پاسخ: در تاریخ نویسی نوین، نباید دیدگاه این دوره را به تاریخ و گذشته ها برد، بلکه باید برای هر دوره دیدگاه همان زمان را پیاده نمود، قبل از دوره اسلامی، قاره کهن در ساختار های تاریخی اجتماعی در سازمان قبیله ای بسر می برد. در زمانی که به خلفای عباسی مربوط می شود، قاره کهن در دوران سازمان قبایل دینی بود، وقتی که می گویم کسی در تاریخ ایرانی بود، این دلیل نمی شود که منکر قبیله او باشم. در آن زمان جغرافیای سیاسی معنی نداشت، جغرافیای حدود، بر پایه قبایل بود، در تاریخ قبایلی، قبایل به یک اندازه در سرو کله هم می زدند، نمونه آن در لیبی و افغانستان خیلی جاها دیده می شود. اما زمانی در تاریخ تمدن که سازمان قبایل دینی حاکم بود، یعنی قبایل سازمانی به یکدیگر وابسته بودند، سلسله مراتب داشتند، مانند امروز عربستان و مراکش و اردن، در غیر اینصورت آنها نمی توانستند ادامه زندگی بدهند. درک این موضوع نیازمند فیلم های آموزشی است، هیچ کس در فکر تهیه این نوع فیلمها نیست، فقط سیستم آموزشی قرن گذشته دوست داشت، در ادامه آموزش استعماری حکومت گذشته، دروغها را بخورد دانش آموز و دانشجو بدهد.
به این ترتیب هیچ فرقی نمی کند، چه کسانی عرب بودند یا ایرانی، آنها وابسته به تمدن سازمان قبیله ای قاره کهن بودند، اگر من در جایی گفته ام ایرانی بوده اند صرفاً نگفته ام زبان و لهجه آنها چه بوده، بر اساس جغرافیای قبیله ای و اصول وبلاگ خودم این را نوشته ام، در این بخش از تاریخ هم، باید تحقیقات مستقل ملی مردمی انجام شود، بزودی مقاله ای با عنوان باشندگان قبیله ها می نویسم. آنچه که در تاریخ گفته اند ایرانی به عرب و عرب به ایرانی، و رومی به این و آن پناه می برد، بسیار سادگی است، از آن تاریخ نویسها بپرسید، شکل تاریخ اجتماعی در هر دوره را تعریف کند، آن وقت متوجه می شوید تاریخ نویسی را بدون دانش، و بر اساس داستان نوشته اند، تا فیلم هندی درآورند، خواسته اند داستان دروغیشان جذابتر شود. به حکومت اسلامی در ایران مراجعه شود.
در بعضی از کتاب های تاریخی هم چنین موضوعی وجود دارد، اما وقتی آن کتاب و آن بخش را ریشه یابی کنید، بسیار متفاوت از آن است، که دروغ پردازی کرده و بخورد ملتها داده اند. مثلاً یک خط شعر از میان کتاب های تاریخ پیدا کردم در استان چین ایران نوشتم، در تفسیر آن شعر نوشته بودند، که فتحعلی شاه قاجار خالی بندی کرده و گفته، که خاقان چین به دست بوسی او در شهر گلپایگان آمده است، درصورتی که در شعر تاریخی منظور خاقان استان چین بود نه کشور چین، آن تاریخ بازگو کن از شدت بی سوادی، کاملاً متفاوت گفته، درصورتی که شعر تاریخی درست است. بسیاری از کتاب های تاریخ هم درست هستند، ولی بازگو کنند اشتباه کرده، علت آن عدم آگاهی از جغرافیای تاریخی ایران است، که ندانستن آن باعث اشتباه فاحش در بازگو کردن تاریخ شده است. مثلاً: آیا می دانید بلخ شرقی چه تاریخی بنا گردید؟
نظر: به حال برخی به اصطلاحا اساتید تاریخ باید گریست ..... یکی از آنها از قول مورخی غربی میگفت که: روزی 2 تا از سربازان مغول که چند روزی در ایران رنگ خون ندیده بودند و کسی رو نکشته بوده به یک ایرانی برخورد میکنند و جلوش رو میگیرن و بش میگن که زانو بزن پیش این رود خانه تا سرت را ببریم تا رنگ خون ببینیم تو حالمون خوب بشه (چطور زبان هم را میفهمیدند را نمیدانم). بعد ادامه داد که: ان 2 سرباز وقتی دیدند ان فرد ایرانی زانو زده رفتند و بعد از مدتی بازگشتند .وقتی بازگشتند دیدند ان شخص ایرانی هنوز سر جای خودش (از بس که ایرانیان از مغولان ترسیده بودند) زانو زده بوده و فرار نکرده!! (هه هه هه من نمیدونم که آیا ایرانیان گوسفند بوده اند یا اینکه مغول ها عید قربان داشته اند؟) استاد انوش گرامی من نمیدانم چرا ما ایرانیان حرف های امثال شما که بسیار منطقیست را باور نمیکنیم ولی این چرندیات را باور میکنیم ...... مثل این :1. مغول ها به هرجا یورش میبردند حتی به دام و دد و چارپایان و موش و گربه و.. رحم نمیکردند (چرا از شدت این همه خون ریزی شمشیر هایشان کل و زنگ نمیزد؟)2. چنگیز آب شنگولی خور و خرافاتی و موهوم پرست و بی سواد و گی 2 روزه میشود حافظ قران کریم بصورتی که قران را برعکس میخوانند (هیچی دیگه زین پس بش بگیم حاج چنگیزخان مغول)3. چنگیز از جمجمه ی سر ایرانیان مناره ی مسجد میساخت (هه هه این چنین مسجدی که مناره اش از جمجمه ی ایرانیان است جای خواندن نماز نیست, جای برگزاری جشن هالووین هست) 4. چنگیز به سرداران و سربازان خود توصیه میکرد که برای حفظ خوی وحشی گریشان وارد شهر ها نشوند و در صحرا ها بمانند (هه هه هه از یه جای میگن مغولان وارد هر شهری میشدند آن جا را با خاک یکسان میکردند از یه جا اینو میگن....) استاد انوش گرامی ما لایق همین چرندیاتی که اینا میگن هستیم نه سخنان پر مغز شما... کسایی که این چرندیات رو باور دارید زین جای واژه ی زمخت و بیگانه ی بادمجان از واژه ی ایرانی دیگه استفاده کنید........ با سپاس از انوش راوید.
پاسخ: چند صد سال دروغ و دونگ با انواع ترفندها و بهترین و بیشترین امکانات بخورد ملتها داده اند، و دارند می دهند تا مقاصد استعماری خود را پیش ببرند، اما من با یک وبلاگ ناچیز رو در روی تمام امکانات بینهایت آنها در آمده ام، آنها پول و سرمایه دارند، ولی من یا ما ایرانیها، جوانان باهوش ایران را داریم، که خیلی خیلی پر ارزش تر از پول و امکانات آنهاست. بزودی تمام جوانان باهوش متخصص ایرانی، دست بدست هم خواهند داد، و مستقل و ملی مردمی، تحقیقات تاریخی خواهند کرد، و دروغها را دور می ریزند. از همین وبلاگ و نظرات پیداست، که پیروزی به دروغ های تاریخ و ترفند های استعمار و امپریالیسم، حتمی و نزدیک است.
پرسش: ایا نام حضرت ابراهیم (ع) میتواند معرب پراهام(پرهام) باشد ؟ من کاری به اون فرد که خود را هیچکس نامیده ندارم ولی نام ابرام (یا ابراهام ) جدای ابراهیم در قران امده......من نگفتم الام عربیست منظورم این بود که ایا ریشه اش از زبان های سامی بوده یا نه؟ با سپاس از شما
پاسخ: دانش و علوم خیلی گسترده است، آنقدر که در قرن 21 هر شخص باید در یک رشته و گرایش توانایی اظهار نظر داشته باشد. همانگونه که در بالای وبلاگ نوشته ام، این وبلاگ نظرات و مقالات شخصی من است، و در سخن وبلاگ و چند جای دیگر هم گفته ام، که این نوشته ها مقدمه ای ایست برای نگارش تاریخ واقعی بدور از دروغ، و خود تاریخ نیست، و توضیح داده ام که تاریخ واقعی را چگونه باید نوشت. ریشه یابی اسامی اشخاص و مکانها، کار و تحلیل و تحقیق بسیار سختی است، دیده ام خیلی ها در این موارد اشتباه می کند، و بدون اینکه از جغرافیای تاریخی ایران بدانند، اسامی را ریشه یابی می کنند. به منظور ریشه یابی نامها از دوستان دیگر کمک می گیرم، در بخش هایی که به تاریخ باستان مربوط می شود، خانم پرنیان حامد پاسخ می گویند، در اینجا. عزیزانی که می توانند در این بخش یاریم دهند، هر کجا نامی دیدند یا پرسشی بود، لطف نمایند پاسخ دهند. در ضمن عزیزان توجه داشته باشند، هر پرسشی برای به گردش درآوردن گردونه یادگیری خیلی مهم است و ارزش دارد. همچنین پاسخ ها معمولاً جنبه عمومی دارند، و اگر در یک پاسخ موضوعی مطرح شد، جهت بهتر متوجه شدن افراد کم سن تر و کم تجربه تر هم می باشد.
پاسخ بانو پرنیان حامد به چند قسمت از نظر و پرسش 7 قسمتی پرسش و پاسخ قبلی: 1 . تا آنجا که در توان و سواد اینجانب بود در کتاب بررسی شده است بیش از این نیاز به همگاری اساتید کشورمان می باشد.
3. هند مورد نظر هندیجان در خلیج فارس است و کتابی که مطالعه می کردید احتمالا کتاب استاد احمد حامی بوده است. اسامی هند هایی که در ایران موجود است در کتاب آورده شده است.
4. حدود 100 واژه فارسی در زبان اسکاندیناوی توسط استاد بزرگوار فریدون جنیدی در کتابی بررسی و به چاپ رسیده است. چند وازه در زبان های اروپایی نیز توسط این حقیر بررسی و در کتاب اسکندر تاریخ ایران الکساندر یونانی نیست ارائه شد.
7. متاسفانه همین گونه است که شما می فرمایید اما بدانید از دست من تنها کاری ساخته نیست! کتابی بود نوشته شد کل این پیشنهاد های شما هم در آن نوشته شده است باید صبر کنیم ببینیم اساتید کشورمان چه نظری دارند، تکرار میکنم از دست من به تنهایی جز از این که کردم کاری ساخته نیست. این کار نیاز به گروه دارد. این کار نیاز به همبستگی اساتید در رشته های مختلف و گردهمایی گروهی این اساتید دارد. با سپاس از نظر لطف و نیک اندیش شما.
نظر: سلام از بابت جواب هایی که در وبلاگتان به پرسش هایم داده اید ممنونم، البته دوست داشتم خودتان به سوال هفت قسمتی ام که در این جا مطرح کرده بودم پاسخ می دادید. موفق باشید.
انوش: درباره موضوع های نظر و پرسش 7 قسمتی شما، همیشه و همیشه در کل مطالب وبلاگ نوشته ام، و کلاً در یک جمله: هیچ وقت استعمار و امپریالیسم و ترفند های آنها فراموش نشود.
پرسش: نسل اعراب فقط از عربستان بوده و هست؟پس ما اعراب خوزستان باقی مانده ی اسکیمو ها هستیم؟عرب ها عراق را گرفتند و همینطوری زبانشان عربی شد؟یعنی در مدت 20 سال یا کمتر زبانشان عوض شد؟فرضا اعراب زبان عراقی ها را به زور عربی کردند ایا به زور هم دش داشه تن عراقیها کردند؟به زور هم مجبورشان کردند قبیله ای زندگی کنند و نام طوایف عرب (مانند جرهم.بنی طرف.بنی تمیم و..)روی خودشان بگزارن؟عرب ها به اسپانیا و اذربایجان و ارمنستان یورش نبردند؟ان کشور ها عربی حرف میزنند؟انها فردوسی داشتند یا فردوسی اون جاها شعبه داشته؟بقایای قوم ثمود که عرب بود کجا رفت؟مگر سرزمین شام؟شما یعرب ابن قحطان را میشناسید؟عمان ابن قحطان رو چی؟میدانید اعراب قحطانی(اعراب اصیل)خواستگاهشان کجا بوده؟یمن و عمان یا عربستان؟شما نمیدانید عرب ها(کوچک گرد ها) همیشه پراکنده بودند و در جستن چرا گاه؟این قوم چطور میتوانسته فقط در یک کشور ساکن باشد ان هم کشوری که نسلشان از بنی اسماعیل و قبیله جرهم و.. است؟
پاسخ: من متوجه نشدم منظور دقیق شما چیست، از نظر من تمام ملت های قاره کهن باید یک نیت داشته باشند، و آنهم ضد امپریالیسم بودن است. من هیچ وقت در هیچ کجای وبلاگ از تفاوت بین ملت های این قاره نگفته ام. در طول تاریخ قبایل مختلف، بنا به مصلحت زمان و دانش و بینش خود، به یک اندازه در سرو کله همدیگر می زدند، این را نباید به این قرن که متفاوت از تاریخ است بیاوریم، و گاهی رفتار های تاریخی را تکرار نماییم. اگر در جایی از وبلاگ نوشته باشم، که کدام شهر در تاریخ کدام زبان داشته اند، و سابقه طایفه ای و رفتاری آنها چه بوده، بگوید در کدام پست است، اگر توضیح یا اصلاح لازم دارد بنویسم. در ضمن کوچ گردها بنا به شرایط جغرافیایی خود می پوشیدند و می خوردند، و کلاً زیست می کردند، و هر تغییری در رفتار یا حرکت جغرافیایی، آنها چند قرن زمان می برد، که بطور کلی باعث تغییرات اجتماعی در آنها می شده است، بزودی در این باره پستی با عنوان باشندگان قبیله می نویسم. همین گونه در هر زمان از ساختار های تاریخی اجتماع، تغییرات در شهرها بنا به شرایط دوره ای تمدن، و با فرمول های و فاکتور های تاریخ و فرهنگ یاد گیری طی می شد.
در مورد دروغ حمله اعراب به کشور ایران نوشته ام، با بالا رفتن جمعیت اعراب در تیسفون، و چندین زبانی و قومی و دینی بودن شهر، دیگر نمی توانست در آن زمان پایگاه سنتی یک تیره باشد. می بینید بنا به تحقیقات مستقل خودم، عقیده دارم بدلایل تاریخ اجتماعی و جغرافیایی، رشد جمعیت اعراب در پایتخت ساسانی بالاتر از بقیه زبانها بود. بیشتر منتقدان، ناراضیان، ثروتمندان در آن زمان و ابتدای اسلام از اعراب تیسفون و بغداد بودند، در این باره مقاله ای در دست تهیه دارم، بزودی با عنوان جمعیت شناسی تیسفون پست می کنم. این رشد جمعیت عربی مربوط به تغییرات جغرافیایی یمن و بابل، و مهاجرت اعراب به شمال طی دوره ساسانیان بود، و هیچ ربطی به تاریخ باستان و قبل از تاریخ ندارد.
قبلاً نوشته ام بنا به تحقیقاتی، اعراب به اسپانیا حمله نکرده اند، و این دروغ است، تمدن اعراب و اسلام اسپانیا را فتح کرد، نه نیروی نظامی، آن مقاله را بیابید و بخوانید. در ضمن خاطر نشان نمایم، برای برپای و نگهداری جامعه دمکرات مجازی، شما اقدام به نگارش مطالب و دانش، برنامه ها و خواسته های خود نمایید، و نظرات و علم دیگران را نقد کنید و به تحلیل بگیرید. این راهم خاطر نشان نمایم هر ملتی و زبانی آثار فراوان ملی مردمی دارد، حالا مانند شاهنامه فردوسی باشد یا نه، در هر صورت برای آن ملت تفاوتی ندارد، آنچه که دارند به آن افتخار می کنند. آیا می دانید مهمترین اثر تاریخی ملی کشور عراق چیست؟
كليك كنيد: تاریخ اندیشه در ایران
كليك كنيد: تاریخ طبقات اجتماعی ایران
كليك كنيد: آدرس سایت های تاریخی ایران
توجه: اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
انوش راوید // Anoush Raavid ///
حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ، حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ، و مقالات مهم مانند، سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار، و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:
جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران http://ravid.ir

