پرسش و پاسخ 16

   پرسش و پاسخ 16

      تعداد ديگري از پرسش و پاسخ هاي قابل توجه پست هاي مختلف وبلاگ و يا ارسالي با ايميل،  پرسشها خلاصه شده،  درود و سپاس،  خوب و بد،  و اين قبيل را حذف كردم،  و تا آنجا كه شده اشتباه هاي املايي و انشايي آنها را اصلاح نموده ام.

   عکس تاریخی دروازه قزوین تهران،  حدود 1310 خ،  در جای جای آثار تاریخی ایران علائم و نشانه هایی وجود دارد،  که در خود حکایت ها دارند،  مشروح در تاریخ آرم و نشانه های ایرانی،  عکس شماره 554.

   پرسش:  تاريخچه فرقه هاي سري در مصر ياستان را چگونه می توان تحلیل کرد؟

   پاسخ:  مصر باستان در دوران تمدن شاه خدایی از ساختار تاریخی اجتماع بسر می برد،  که آن را نیز به سه دوره اصلی تقسیم کرده اند،  ابتدایی، میانه، جدید.  برای دانستن هر تاریخچه ای ابتدا باید بدانیم که آن سرزمین یا کشور در چه دوره از تمدنی بسر می برد،  هر دوره تمدنی شکل خاص اجتماعی دارد،  که خواسته ها و برداشت های متفاوتی ایجاد می کند.  بهمین جهت ابتدا باید بدانیم و بفهمیم،  که از تاریخ و تاریخچه چه می خواهیم،  و منظورمان چیست؟  هر زمینه تاریخ بسیار گسترده است،  بررسی تمام آنها برای زمان و علم محدود،  کار غیر ممکنی است.  بسیاری از دانش و داده هایی که امروزه مورد استفاده ما می باشد،  بشدت دست کاری شده هستند،  قبلاً گفته ام و در ادامه هم خواهم گفت.  خود بخود و برابر ذات بشر،  هر کجا که جمعیتی شکل می گیرد،  فرقه هایی هم ایجاد می شود،  اولین دوره تمدن در مصر تقریباً همزمان با دوره اول سلسله هخامنشیان است،  که آنرا به سلطنت ایلام معروف کرده اند.

   پرسش:  آیا فراماسونری یکی از انواع فرقه های سری می باشد؟

   پاسخ:  نام فراماسیون از ابتدای دوران تمدن صنعتی جهانی شد،  قبل از آن دوران عموم نمی دانستند فراماسون چیست، همانگونه که در هزاران آثار ادبی تاریخی ایران،  از فراماسون نام برده نشده است.  در بالا نوشتم هر جا که آدمها جمع باشند فرقه هم شکل می گیرد،  حال به هر نام که می خواهیم بنامیم،  و باز هم برابر ذات انسان عقاید و اندیشه های مختلف و متضاد پیش می آید.  نمونه آنرا در دینها و احزاب و سازمانها بخوبی می بینیم،  که بسیاری یک نوع پرچم و نماد و حتی مرامنامه دارند،  ولی سبک کار های متفاوتی دارند.  همچنین سری بودن یا نبودن آن ملاک نیست،  بلکه کاربردی بودن آنها اصل و اساس است.  بسیاری از احزاب و فرقه ها و یا نیرو های نظامی،  برای درهم شکستن فکر و اغفال دشمنان،  مشابه سازی می کنند،  و حتی درباره آن نیز تبلیغ می نمایند،  و بدین وسیله کاری می کنند.

   پرسش:  چرا دارندگان نظریه های توطئه معتقدند،  که فراماسونری بسیار سری و راز آمیز می باشد؟

   پاسخ:  تشخیص اینکه کدام و چه توطئه ای می باشد،  آیا واقعی یا جهت اغفال و رد گم کردن است،  کار و وظیفه توده ها نیست،  بلکه وظیفه حرفه ای هاست،  برای پی بردن به آن ابتدا باید دانشی از دروغ های تاریخ داشت.  خود بخود بسیاری از انجمنها و برنامه های کلان سیاسی و اقتصادی سری هستند،  ولی تشخیص راز آمیز بودن آن امری متفاوت از دانش داده های علمی مربوطه است.  راز معنی و مفهوم دیگری در ادبیات می دهد،  و بطور کلی با سری تفاوت دارد،  نمی توان این دو را با هم در یک کار عینی و عملی قرار داد.

   پرسش:  تاریخچه شکل گیری فراماسونری به چه زمانی می رسد؟

   پاسخ:  اگر بخواهم به مفهوم بازگو شده از فراماسونری و تاریخ آن توسط چهره ها و عوامل استعمار و امپریالیسم اشاره کنم،  از مصر باستان بوده است.  ولی همانگونه که در بالا گفتم،  شکل گیری فرقه های باستانی از زمان تشکیل جماعت های عقیده ای در قبایل اولیه آغاز،  و بعد از انقلاب کشاورزی و شهر نشینی گسترش یافت.  این بخش مانند تمام بخش های تاریخی،  نیازمند تحقیق و تحلیل های ملی و مردمی ایرانی است،  که از دروغ های استعماری پاک شود،  ولی کار حرفه ای می باشد،  که باید توسط فرهنگستان تاریخ تأیید موقت شود،  و اندازه نشر  آن برای قشر های مختلف مشخص شود.

   پرسش:  آیا خاستگاه شكل گيري فراماسونری به زمان مصر باستان می رسد؟

   پاسخ:  همانگونه که در پاسخ بالا گفتم،  کدام فراماسونری،  همانی که نخود سیاه است،  و توده ها و آموزشگاه های سنتی قرن گذشته را سردر گم خودش کرده است.  یا واقعیت شکل گیری فراماسون و عوامل آن،  که بنا به ذات بشری شکلها و روش های مختلف دارد،  و نگرشها و تحلیل های مختلف می طلبد.  فرماسون مورد نظر،  بطور کلی از زمان آغاز تمدن شاه خدایی آغاز شد،  مهمترین و اصلی ترین فراماسون در زمان داریوش بزرگ بود نه مصر،  اختلاف های سیاسی در اروپای دوران استعمار و امپریالیسم سابق باعث شده بود،  که نشانه های مصری برای فراماسون موفق تر باشند.  در کتیبه بیستون بروشنی فراماسون مشخص است،  و کم کاری متخصص های مربوطه ایرانی باعث شده،  به این مهم اهمیت داده نشود.

   پرسش:  آیا عقاید و ساختار تشکیلاتی فراماسونری،  با مذهب و نظام طبقاتي تمدن مصر باستان مشابه است؟

   پاسخ:  باز هم باز می گردم به ساختار های تاریخی اجتماع،  در هر دوره از تمدن خواسته های بشر متفاوت است،  در اینجا باید رشد و تکامل و نیز تاریخ و فرهنگ یاد گیری را بخاطر داشت.  مصر باستان خود دوره های مختلف داشته،  و خود بخود مردم هم دانش و فرهنگ متفاوت داشته اند.  من در اینجا با این پرسش مشکل دارم،  چرا اصرار دارند که بگویند فراماسون از مصر باستان بوده،  و در نظام آن زمان و آنجا شکل گرفته،  این یک کوچه علی چپ است.  من بعنوان یک وبلاگ نویس روشنگر و افشا کننده موضوعات تاریخی،  می گویم بحث بررسی و تحقیق تاریخی فراماسون،  فقط برای حرفه ای های تاریخی و در وب های ویژه تاریخی خوب است.  ولی مقداری از بحث پیرامون سبک کار و عمل کرد فراماسونری ها،  جهت آشنایی مردم و چگونگی نفوذ تاریخی استعمار و امپریالیسم مفید است.

   پرسش: آیا درست است که عقاید فراماسونری،  از عقاید کاهنان مصر باستان شکل گرفته است؟

   پاسخ:  تا وقتی که تحقیق و تحلیل ایرانی،  بدور از دروغ های تاریخی از این بابت ارائه نشده باشد،  نمی توان درست و صحیح ابراز نظر کرد.  در تاریخ نبرد نو پدید،  برای از بین بردن تحقیق و تحلیل های ملی و مردمی در همه سرزمینها بویژه قاره کهن،  استعمار و امپریالیسم گسترده و سازمان یافته اقدام به نشر اکاذیب تاریخی کرده،  و آنها را بکمک عوامل خود در کشور های مختلف،  در آموزشگاه های سنتی قرن گذشته درس داده اند.  بدین ترتیب توانسته اند قشری بار آورند،  که آن دروغها را در تمام جزوه ها و کتابها دوباره نویسی نمایند،  و یا در فیلمها داستان پردازی کنند و بخورد ملتها دهند.  بمنظور بهتر دانستن این موضوعها مطالعه و پیگیری وبلاگ انوش راوید کمک بزرگی است.

   پرسش:  دلایل شباهت نماد های فراماسونری با نماد های مصر باستان چه می باشد؟

   پاسخ:  بسیاری از نماد های باستانی در همه جا و همه سازمانها بچشم می خورد،  نماد های زیادی از میترائیسم و زرتشتی و مانوی و آثار بابلی و تخت جمشید و غیره در همه جا دیده می شوند.  هر سازمان و شرکت ممکن است از نمادی خوشش آید و آنرا بکار برد،  خواهشاً اندیشه خود را از اصل ماجرا دور نکنید،  و به این نماد ها که با تبلیغات گسترده می گویند،  و بخورد مردم می دهند پرت و پراکنده نکنید.  اینجا یاد آوری نمایم نماد آتش زرتشتی،  بیشترین استفاده را در جهان دارد،  و در تمام المپیکها برابر با همان برنامه تاریخی خود حمل می شود.  اگر آلمان نازی پیروز شده بود،  نماد های زرتشتی و میترایی در جهان بفراوانی یافت می شد.

   پرسش:  نقش نظریه هرمس تريس مجیستوس که می گوید،  آنچه در بالاست در پایین هم هست در شکل گیری جریان فراماسونری چه می باشد؟

   پاسخ:  با کدام منابع واقعی این را می گویند،  آیا مطمئن هستید دروغ نمی باشد،  ما در تاریخ با هلنیسم دروغی روبرو هستیم،  در هلنیسم بسیاری از دست آورد های ایرانی را یونانی می خوانند،  که بگویند غربی است.  در گذشته های تاریخی خیلی حرفها می زدند،  این گپها از جایی به جای دیگر می رفت،  و کم و بیش می شد،  و تقریباً همگی از یکدیکر کپی شده بودند،  در پرسش و پاسخ 15 نوشته ام.  البته در نوعی نگرش مسائل علمی هم در آنها دیده می شود،  که به مرور نقشی در رشد و تکامل دانش شده اند.  از اینکه گفته ای در شکل گیری فرقه ای و حزبی نقش داشته باشد بعید نیست،  در هر صورت این چیزی را عوض نمی کند.  همانگونه که نوشتم تشکیلات رسمی و غیر رسمی،  فرقه و فراماسیون،  در هر دوره تمدن شرایط وجودی خاص زمان را داشته است.  

   پرسش:  نقش فيثاغورث و عقایدش در شکل گیری جریان فراماسونری چه بوده است؟

   پاسخ:  کدام فیثاغورث،  آیا ایشان واقعی است،  یا آیا تمام علوم منتسب از اوست،  همانگونه که در دروغ هلنیسم نوشته ام،  غربیها تمام دانش را در وجود چند نام وابسته شده به غرب جمع کرده،  و همه چیز را به آنها نسبت می دهند.  بارها گفته ام این وبلاگ تکرار دروغ یا راست های گذشته نیست،  و من هم نمی خواهم حرف های دیگران را تکرار کنم،  و با جابجا کردن چند جمله،  از نوشته ها دیگران و بویژه غربیها خود نمایی کنم.  تصمیم هم ندارم که شما را اجبار کنم بگویید حق با من است،  بلکه می خواهم با دانایی نوین خوب اندیشه کنید،  و بدنبال حقیقت بگردید و دروغها را بشناسید و دور بریزید.  علم و دانش طی دهها قرن از شهر سوخته سیستان تا شهر پادشاهان خراسان تا شوش خوزستان و اینطرف و آنطرف ایران بزرگ و قاره کهن و جهان دست بدست گشته،  هر اندیشمند و دانشمند جمله ای و فرمولی به آن افزوده تا به امروز رسیده.  اینک که این را می نویسم اخبار نوازادی را نشان می دهد،  و می گوید،  این هفت میلیارد مین انسان جهان است،  حال اگر 50 یا 100 میلیون کم و بیش باشد،  مهم نیست اما می خواهند این نماد باشد.  جریان فرقه ها منجمله فراماسیون طی تاریخ رشد و تکامل داشته،  و در هر دوره تمدنی شکل خاص خودش را گرفته،  و این رشد و تکامل بنا به ذات بشر و تمدن آینده،  ادامه خواهد داشت.

   پرسش:  تاريخچه فرقه هاي سري،  از مصر تا فراماسونري و شيطان گرايي را چگونه می توان تحلیل کرد؟

   پاسخ:  در تاریخ فرقه های ایرانی اشاره ای به فرقه های سری مصر کرده ام،  در دوران استعمار،  استعمار گران پیر بریتانیای می دانستند،  که چقدر در تاریخ ها دروغ گفته اند.  کم کم این دروغها به کتاب های درسی کشور های دیگر منجمله ایلات متحده آمریکا رفت،  و در قرن انبوه سازی 20 به تمام جهان منتقل شد.  آن بریتانیاها با کمک عوامل خود در ایران و کشورهای دیگر،  که بیشتر از یهودیانی را شامل می شد،  که در کار خرید و فروش زیر خاکی و عتیقه بودند،  به جمع آوری کتب تاریخی و بسیاری آثار دیگر می پرداختد.  بعضی از این کتابها را در هندوستان چاپ می کردند،  و در ایران هم پخش و منتشر شد،  بدون اینکه کسی از اصل آنها خبر داشته باشد و یا بداند.  خوب جمع این کار ها را می توان به نوعی به فراماسیون یا فرقه های دیگر نسبت داد،  البته هنوز در قرنها 17 تا ابتدای 20 صهیونیسم وجود عینی نداشت.  با این برنامه در قرن گذشته دروغ های تاریخ اثر خودش را گذاشت،  و گروه هایی به نام فراماسون و شیطان گرا و کوکلس و غیره تشکیل شدند،  که اصل مرامنامه خود را ندانسته بر پایه دروغ های تاریخ گذاشته بودند،  و دست به جنایت و خیانت زدند.  امروز انشعاب شده ها و باقیمانده هایی از آنها در سیاست گذاری های و نظامی و شبه نظامی باقی هستند،  که چون تحلیل آنها بر پایه دروغ است نمی توانند مسائل و موضوعات سیاسی و نظامی، اجتماعی و اقتصادی را خوب برنامه ریزی کنند.  می بینیم که در همه جا شکست و دردسر دارند،  البته این فرقه های امروزی سعی می کنند،  با ایجاد شرایط مسلکی و دینی افراد خود را عقیدتی نمایند،  تا بتوانند بهره بیشتری دهند،  و یا از مرگ و مجروح شدن نترسند.  یکی از مهمترین دروغ های تاریخ دروغ نبرد قادسیه است،  صدام بیچاره که فکر می کرد قادسیه واقعی است،  به ایران حمله کرد و خود و ملت اراق را دچار مصیبت نمود.  اینجا یک مهم را یاد آوری نمایم،  گاهی استعمار چیها برای رد گم کردن در کشور های دیگر،  شبکه هایی ایجاد می کنند بشکل فراماسیون،  که واقعی نمی باشند بلکه مترسک یا مسخره هستند،  چندی از لژهای بی خاصیت دوران پهلوی نمونه آنند.  باز هم یاد آوری نمایم،  فراماسون یکی از چهره های استعمار است،  با آن وسیله و نیز اشاعه دروغ و دونگ مانند همان دروغ قادسیه و حمله اعراب به ایران،  از ابتدای استعمار و ورود به خلیج فارس تا کنون با کمک عوامل داخلی خودشان،  التهاب و دشمنی بین ایران و اربها ایجاد کرده اند،  که متعاقب آن منابع و منافع برده و می برند.

   پرسش:  آیا درست است که فيثاغورث به تمدن مصر باستان علاقمند بوده است؟

   پاسخ:  اول باید ثابت کرد فیثاغورس وجود داشته یا آنهم در ادامه دروغ پردازیهاست،  من که هر چه گشتم مدرک و سندی واقعی دلیل بر وجود این چنین شخص دانشمندی در دوران باستان ندیدم،  فقط هرچه بود تبلیغات و هیاهوی و جنجال الکی دیدم.  وقتی که اصل این چنین شخصی مشخص نیست،  و در ادامه ترفند های سیاسی و نژادی ساخته و پرداخته شده،  چگونه بگوییم که به تمدن مصر علاقمند بوده.  علوم و ریاضیات از قاره کهن و شمال آفریقا بوده،  و اروپائیان می خواهند با چنین نام هایی بگویند،  دانش از اروپا سازمان یافت و یا حتی بوجود آمده است.

   پرسش:  نظریه های توطئه معتقدند هندسه فيثاغورثي در طراحي شهر واشنگتن دي سي  نقش مهمی داشته است،  آیا شما آن را می پذیرید یا انکار می کنید؟

   پاسخ:  در زمانی که شهر واشنگتون را بنا می کردند،  شهر سازی امروزی معنی نداشت و آنها می خواستند شهری بنا کنند،  که مانند یک شهر باشد،  بهمین جهت بهترین نمونه آن شهر های مصری بود.  چون با تبلیغات در قرن 20 گفته اند،  طراحی های فیثاغورثی باعث آن بوده،  عده ای ساده دل که در آموزش های قرن گذشته عمر گذرانده،  پنداشتند حقیقت است در پاسخ بالا توضیح بیشتر نوشتم.

   پرسش:  آیا فلسفه هرمس تريس مجیستوس در شکل گیری نماد ستاره 6 پر موثر بوده است؟  نظر شما در مورد این نماد چیست؟

   پاسخ:  اول باید تحقیق کرد که آیا هرمس تریس مجیستوس واقعی است یا نه،  یا شخص بی اهمیتی بوده و تبلیغات آنرا بزرگ کرده اند.  نماد ستاره شش پر از گذشته ها در بسیاری از سرزمین ها وجود داشته، در هندوستان و ایران بزرگ و غیره،  در باره تاریخ ایرانی این نماد بزودی می نویسم.  اینجا یاد آوری نمایم همانگونه که در بالا نوشتم آلمانها و پروسها،  خود را آریایی و بازمانده اقوام آریای کیمیری می دانستند،  و نماد های میترایی و زرتشتی داشتند،  ولی انگلیسها و فرانسویها که دشمن آنها بودند،  نماد های مصری را برگزیدند،  و چون در دو جنگ جهانی آلمان شکست خورد،  خود بخود نماد های مصری رو آمد و ایرانی جا ماند.

   پرسش:  نقش معبد سليمان در باور هاي فراماسونري چه می باشد؟

   پاسخ:  معبد سلیمان، مادر سلیمان، زندان سلیمان، تخت سلیمان، و غیره که فراوان می باشند،  از ابتدا معابد اقوام آریایی ایرانی بوده اند،  و در ادامه ترفند های تاریخی آنها را کار برد دیگری گفته اند.  این گونه معابد ممکن است در باور گروه هایی از فراماسون نقش داشته باشد،  اما کدام گروه و چرا،  این موضوع مهمی است که باید درباره آن تحقیق و تحلیل شود،  در آینده می نویسم.  یاد آور شوم،  در گذشته ها نشانه و آرمها برای فراماسونرها خیلی مهم بود،  زیرا چون امروز وسایل ارتباطی نبود،  و باید بوسیله این نشانه ها بیکدیگر ضمن حساب زمان علامت می دادند مانند،  جنگ آغاز شود،  در بخشی پیشروی نمایند یا شکست بخورند،  کجا بیشتر کار کنند یا نکنند و غیره.  انگلیسها ادعا می کنند،  که در نیمه دوم جنگ جهانی دوم کشف رمز آلمانها کرده،  و بهمین جهت موفقیت بدست آوردند،  در صورتیکه این حرف یک دروغ است،  بلکه علائم و نشانه های فراماسونی از داخل آلمان خبرها را می داد.

   پرسش:  نقش حیرام در باور هاي فراماسونري چه می باشد؟  آیا حيرام سازنده معبد سليمان،  پدر ماسونها و بنيان گذار فراماسونري می باشد؟

   پاسخ:  همانگونه که گفتم معبد سلیمان در طی دوره های تاریخ ساخته شده،  ما ایرانیها در شرایط حساس امروز نباید داستانها و پرت و پلا های تاریخی را بسادگی تکرار کنیم.  در این پرت و پلاها از لشکر های صلیبی می گویند،  در صورتیکه دروغ است،  و با تحقیقات مستقل براحتی مشخص می شوند که دروغ هستند،  نمونه آنرا در اینجا نوشته ام.  شاید گفته شود که چرا انوش همه را می گوید دروغ است،  مگر امکان دارد که همه تاریخ دروغ باشد.  عزیزان من بخش هایی از تاریخ را،  که از ایران و قاره کهن صاحب شده اند،  و بدون مدرک و سند واقعی و با ترفند بنام خود کرده اند،  می گویم با دروغ سر هم کرده تا بنفع خود کنند.  هر وقت سند و مدرک واقعی یا حتی تحلیل های تاریخی برابر با قوانین و فاکتور های اجتماعی ارائه دهند،  من نیز گفته خودم را تغییر می دهم.

   پرسش:  آیا هیتلر یک فراماسون بوده است؟  و یا اینکه مخالف فراماسونری بوده است؟  عده ای معتقدند او ابتدا فراماسون بوده،  اما بعدها با آن مخالف شده است؟  اما عده ای هم می گویند او در اردوگاه ها ماسونها را مجازات می کرده است؟

   پاسخ:  هیتلر در کتاب نبرد من خود را آریایی می داند،  و در نتیجه مخالف فراماسون بود،  اما بعد از جنگ اول،  آلمان در شرایط اقتصادی بدی قرار داشت،  و این باعث شده بود عده ای از سرمایه داران آلمانی،  که بیشتر یهودی بودند سرگردان شوند.  بهمین جهت با آزاد سازی هیتلر از زندان و گرفتن باوریا و سپس تمام آلمان،  تنها راه را میلیتاریزه کردن کشور می دانستند،  که با این بهانه بتوانند بهره بیشتری ببرند،  و چون سرمایه داری آلمان در محدود سنتی خودش بود،  با نظامی کردن جو آلمان،  باعث نگرانی سرمایه داری اصلی جهان یعنی بریتانیا گردید،  که در ادامه رشد و تکامل سرمایه داری،  داشت وارد مرحله اولیه فرامرزی می شد.  انگلیسیها با کمک عوامل نفوذی در سرمایه داری آلمان بساط جنگ دوم جهانی را چیدیند،  بهمین جهت در نیمه دوم جنگ بعد از استالینگراد،  هیتلر سرمایه داران را سرکوب کرد،  تا خود با ارتش کار ها را ادامه دهد،  ادامه از این بحث خارج است.

   پرسش:  آیا استالین یک فراماسون بوده است؟  و یا اینکه مخالف فراماسونری بوده است؟

   پاسخ:  این پرسش نیاز به تحقیق دارد،  ولی در هر صورت دیگر چیزی را عوض نمی کند،  فقط بدرد بخش گرایش تاریخی مربوطه می خورد.  اگر بخواهیم پیگیری کنیم،  که این و آن فراماسون بودند،  رفتن پی نخود سیاه است،  چون ممکن است در جاهایی اشاره شده باشد،  که بوده یا نبوده،  ولی آیا آن فراماسون اصلی بوده یا بدلی،  به همین سادگی اغفال ترفند شده،  و از اصل ماجرا و کشف دروغ باز می مانیم.  اگر در مورد هیتلر نوشتم فقط در جهت رشد و تکامل سرمایه داری،  و گذر های تمدن بود.

   پرسش:  نظر شما در مورد دن براون و تئوری های او در مورد دیر صهیون و حضرت مسیح چه می باشد؟  آیا واقعا دیر صهیون وجود داشته است؟

   پاسخ:  دن براون یک رمان نویس جنجالی آمریکایی است،  او محقق تاریخی نیست،  که نظراتش مورد تآیید تاریخی باشد.  باید توجه داشت،  از بدو پیدایش استعمار ما مردم قاره کهن رو در روی غرب سرمایه داری قرار داشتیم،  و باید با هوشیاری تمام کار های آنها را زیر نظر بگیریم.  در گذشته امکان نبود،  اما امروزه با وجود تکنولوژی های نوین وضع بنفع ما ملتها باز گشته،  ولی باید ذهن های پویای نوین را ایجاد نمود.  من کلاً از ابراز نظرات دینی،  هر دینی خود داری می کنم،  ولی مضمون آنها در تمام مطالب وبلاگ دیده می شود.

   یاد آوری ــ  امروزه ما ایرانی ها در شرایطی نیستیم که اشتباه کنیم،  فرصت آنرا نداریم،  نباید اغفال معرکه گیران تاریخی،  داستانها و فیلم نامه ها بشویم،  باید در تمام تحلیل ها و تحقیق های خود،  تمام واقعیت های تاریخی و تاریخ اجتماعی،  طبیعت و ذات بشر را در نظر بگیریم.  در مستند ها و وب ها بسیار می بینم،  که دچار سندرم اسکندر مقدونی شده اند.  امروز به وضوح می بینیم،  که سران سیاسی و اقتصادی غرب،  چقدر با هم اختلاف دارند،  حتی درون یک کشور،  این وضع همیشه و در تمام تاریخ بوده،  و مربوط به روش انسان هاست،  و نباید فراماسونر ها را از این قاعده جدا دانست.

      باید توجه داشت در این دوره گذر به تمدن جدید،  نباید نسبت به نماد هایی از گذشته های دور یا جدید حساس بود،  بلکه باید با ذهن های پویا از حداکثر علم و دانش با بهترین شیوه های مدرن استفاده کرد.  اینکه در قرن های گذشته فراماسیون بوده یا نبوده،  با چه شکل و قیافه بود،  و آیا اکنون هم هست یا نه،  دانستن اینها برای تحلیل گران اجتماعی مهم است،  اما همیشه باید مواظب تانک و توپ های بادی دشمنان هم بود،  آلمان های نازی اشغال کننده شمال فرانسه براحتی اغفال آنها شدند،  حرفه ایها نقشه های شوم سرنوشت سازی را بیاد داشته باشند.

   كليك كنيد:  فلاسفه ایران

   كليك كنيد:  حقوق تاریخی ایران

   كليك كنيد:  تاریخ قصه و قصه گویی در ایران

    توجه:  اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   انوش راوید //  Anoush Raavid  ///   

   حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ،  حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ،  و مقالات مهم مانند،  سنت گریزی و دانایی قرن 21،  و دروغ های تاریخ عرب،  تاریخ مغول،  تاریخ تاتار،  و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:

   جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران    http://ravid.ir

پرسش و پاسخ 15

   پرسش و پاسخ 15

      تعداد ديگري از پرسش و پاسخ هاي قابل توجه پست هاي مختلف وبلاگ و يا ارسالي با ايميل،  پرسشها خلاصه شده،  درود و سپاس،  خوب و بد،  و اين قبيل را حذف كردم،  و تا آنجا كه شده اشتباه هاي املايي و انشايي آنها را اصلاح نموده ام.  توجه:  این پست به مرور در چند روز آینده،  تا آخرین ظرفیت پر می شود.

   پرسش:  چرا لینک مرا حذف کردید؟

   پاسخ:  لینک شما در تمام وب های من است،  پیوند لینکدونی یک وب فقط برای آن وب است،  و لینک لینکدونی وبلاگ در جستجوها به نمایش در نمی آید،  ولی در صفحه جداگانه،  در جستجوها بالا می آید،  و دو خاصیت دارد.  اول کسانی که مثلاً دنبال وب حلقه گمشده می گردند،  آنرا در لینکدونی صفحه جدا می یابند،  دوم باعث بازدید از وبلاگ من می شود.  همچنین چون تعداد لینکها و دوستان زیاد می باشد،  و در یک لینکدونی جا نمی شود،  آنها را بعد از حدود یکماه قرار داشتن در محل پیوندها،  که گوگل رتبه آن را بحساب آورد،  به صفحه لینکدونی منتقل می کنم.

   نظر:  در پرسش و پاسخ 14 نوشته اید که بسیاری از اساتید ایرانی محصول فرایند تئوریها و سبک کار استعماری هستند،  ولی  باور بفرمایید این 90% اساتیدی که  می گویید،  هم ایرانیان وطن پرستی هستند که دنبال مدرک و سند قانع کننده می باشند.

   پاسخ:  مهمترین کار استعمار و امپریالیسم گرفتن دانش ناسیونالیسم،  و در بخش آموزشی ایجاد حافظه محوری است،  در این باره در قرن سنت گریزی توضیح نوشته ام.  اساتید هر گرایش وقتی مطلبی را می بیند،  که در جهت علم آنها می باشد،  اگر آنرا به تحلیل و تحقیق موج نو ایرانی بگیرند،  دلیل بر آن است که استاد واقعی هستند.  ولی اگر از کنار آن بگذرند،  و یا با چند کلمه با آن مخالفت یا موافقت کنند،  رفتارشان تأثیر گرفته از همان تئوریهاست.  یا مانند اینکه بگویند این که نان و آب نمی شود،  و زندگی خرج دارد،  و به کار های غیر حرفه خودشان در آژانس های املاک و اتوموبیل مشغول کار باشند،  و از کنار موضوعات تخصصی خودشان راحت بگذرند،  رفتار غیر فرهنگ ایرانی است،  بارها در این موارد گفته ام.

      من به راحتی در محیط دمکرات اینترنت،  حرفم را می زنم،  درصورتی که به شخص حرفه ای تاریخی و مدنی،  هر چند استاد مهم هم باشد،  بربخورد و ناراحت شود،  برایم دست آوردیست،  که تجربه در سی سال نوشتن مطالب تاریخی و اجتماعی کم فعال در نشریات،  و 5 سال وبلاگ نویسی فعال دارد.  بارها نوشته ام این وبلاگ یک کار حزبی و مسلکی و دینی نیست،  که در جهت خوشایند توده ها باشد،  این برای اشخاص معدودی است،  که می توانند سخن وبلاگ را درک نمایند.  وظیفه یک استاد واقعی این است،  که به هر شکل دانش خود را جاری سازد،  بطور مثال آنکه با موضوع وبلاگ انوش راوید موافق است،  درباره دروغ های تاریخی که در آموزش ایران می باشد،  باید بشدت با استفاده از تمام امکانات گله و شکایت کند.  درصورت عدم اینکار،  و فقط بسنده کردن به اینکه خوب بود و از وبلاگ خوشم آمد،  می شود محصول 90 درصدی آن تئوری استعماری که نوشته ام،  و در واقع آن دشمنان موفق بوده اند.  با نگاهی به چند هزار نظر وبلاگ متوجه می شوید،  که بسیاری از همین 90 درصد نوشته اند،  خوب بود و پسندیدیم،  و یا قبول داریم در تاریخ دروغ زیاد است،  اما این فایده ای ندارد و کار ملی پیش نمی رود،  و نمی توان آنها را از این لیست خارج نمود.

      وطن پرست بودن یا نبودن اشخاص ملاک نیست،  داشتن دانش ناسیونالیسم مهم است،  تاریخ گیتی پر از جنگها و کشتارها،  رجزخوانی های بی پایه و اساس و غیره است،  که همه آنها را افراد وطن پرست راه انداخته،  و وطن پرست های بیشماری در تمام کشورها پشتیبانی کرده و یا جان باخته اند.  اینک ما در شرایطی از گذر تاریخی تمدن بشر قرار گرفته ایم،  که باید دیدی کاملاً حرفه ای مخصوص قرن نو به تمام مسائل داشته باشیم،  منجمله به ناسیونالیسم و آینده جهان.  بررسی فعال اینها چندان وقت زیادی نمی خواهد،  من فقط با روزی دو تا چهار ساعت،  ضمن دیدن و گوش دادن به اخبارها و فیلم های مستند،  پای کامپیوتر وقت می گذرانم.  باید توجه داشت،  با امکانات فراوانی که دشمنان تاریخی ایران دارند،  کوتاهی از موارد فوق خسارت های جیران ناپذیری بدنبال خواهد داشت.

      آیا تاکنون کسی از آنها به دفاع از تاریخ ایران پرداخته،  و یا برابر قوانین جاری رسماً و نشراً تقاضای تأسیس فرهنگستان مستقل ملی و مردمی تاریخ ایران را کرده است،  یا اشاره ای و پشتیبانی نموده.  همان گونه که در آینده بینی ایرانی نوشتم،  در ادامه قرن 21 داشتن حافظه انباشته از مطالب راست و دروغ مهم نیست،  چون دانش دارد بسرعت بروز می شود،  بلکه پردازش نوین و داشتن ذهن پویای ایرانی اصل است.

   پرسش:  با درود فراوان اگر عمر بن خطاب به ایران حمله نکرده است،  پس چرا در سریال مختار،  از نبرد قادسیه و بردگی ایرانیان صحبت شده؟  از شما استاد گرامی در خواست میکنم در مورد دروغ های این فیلم و تاریخ ایران بعد از اسلام بیشتر توضیح دهید.

   پاسخ:  باید توجه داشت در آن زمان قبایل حاکم بر سرزمین خود بودند،  مرز جغرافیایی سیاسی وجود نداشت،  بلکه مرزها در بستر های ماندگار و جاری قبایل تعیین می شد.  حکومتها انرژی خود را از قبایل می گرفتند،  و برای ادامه بقا همیشه مجبور بودند قبایل را راضی نگه دارند.  در مرز بین قبایل ارب و غیر عرب،  عربها به ایرانی ها می گفتند،  عجم یعنی فرزندان جم و جمشید،  که دارای ارزش زیادی بود،  حتی آنها برای زیارت به جمکران،  یعنی جایگاه جم می رفتند.  از نظر قدرت و توانایی و جمعیتی،  قبایل عرب بسیار کم جمعیت بودند،  و هیچ برتری تکنیکی و کاربردی و نظامی،  نسبت به قبایل ایرانی نداشتند.  برای دانستن این مطالب،  با حوصله وبلاگ را مطالعه و پیگیری نمایید،  در این موارد توضیحات زیادی نوشته ام.  بیشتر داستانها و نمایش نامه های تاریخی،  در دوران بورژوازی نوشته شده اند،  و نویسنده آنها از ساختار های تاریخی اجتماع چیزی نمی دانسته،  و دید او فقط از دوران خودش بوده است.  به همین جهت یک شخص وارد،  به راحتی می تواند اشتباه و دروغ آنها را بفهمد،  هر دوره تاریخی بود و نبود،  و روش زندگی خاص خودش را داشته است.  اینقبیل نویسندگان دروغ نویس،  توانایی یافتن اشخاص وارد به تاریخ واقعی را ندارند،  و فقط به تعدادی دروغ نامه هایی بنام کتاب تاریخ بسنده می کنند،  چون بیشتر از این نمی دانند.  این زمان با وجود موج نو در ایران،  اعتماد جوانان باهوش ایران،  به این قبیل فیلم های تاریخی از بین رفته،  و این بی اعتمادی و دانستن دروغها به کل جامعه منتقل می شود،  و در نهایت صدمه به ایران و تولیدات داخلی می خورد.

   نظر و پرسش:  وبلاگ های شما شلوغ است و خواندن آن مشکل است،  چرا آنرا در یک سایت نمی نویسید؟

   پاسخ:  در این باره بارها توضیح و راهنمایی نوشته ام،  در هر صورت هر شخص که می خواهد مطلبی را علمی بداند،  باید خیلی مطالعه و تحقیق کند.  حتی هنگام دیدن سریال های بی محتوا،  که خلاف نظر روشنفکران هستند،  و در جوهر قرمز نداریم نوشته ام،  و یا شنیدن اخبار های کانال های مختلف می توانند همزمان وبلاگ را تند خوانی نمایند،  و بخش های مورد نظر و علاقه را کپی و در یک ورد پیس کند.  برای اینکار بهتر است همزمان یک صفحه وبلاگ،  و چندین لینک آنرا در پنجره های جدید باز کرد، همین روش را من برای مطالعه وبلاگ های مورد نظرم می کنم،  و سپس در فرصت مناسب مطالب جمع شده در ورد را با دقت می خوانم.

      بدلیل امکان فیل ++ تر،  در یک سایت جمع نمی کنم،  در این باره چند بار توضیح نوشته ام،  وبلاگ هایم که قبلاً فیل ++ تر، شدند،  بیش از 80 درصد بینندگان خود را از دست دادند.  در هر صورت از نظر خوانندگان،  این نوع وبلاگها هیچ تفاوتی با سایت ندارد.

   پرسش:  می خواستم نظرتون رو در خصوص این،  که آیا دقیانوس همون داریوش هست یا نه بدونم!  اصلا شما به مطابقت روایات دینی و تاریخی به چه دیدی نگاه می کنید؟

   توجه:  مشروح مطلب آیا دقیانوس همون داریوش هست یا نه؟  در اینجا،  خواندن آنرا پیشنهاد می کنم.

   پاسخ:  البته از این داستانها در تمام دینها و کشورها زیاد است،  و همه چند اشتراک با دیگری دارند،  و امروزه هر ملتی آنها را بنا به زبان و دانش خودش تعریف و تفسیر می کند.  من سعی می کنم از دل این داستانها،  به تاریخ اجتماعی برسم.  بنظر من باید با دیده شک و تردید به تمام داستانها و نوشته های باستانی،  حتی اگر معروف ترین کتیبه ها هم باشد،  نگاه کرد،  چه بسا ممکن است شاهی یا دینی از برای حقانیت خود کلی دروغ گفته باشد.  همانگونه که ما فارسی زبانها می گویم این و آن اسم از این و آن واژه ایرانی آمده،  و بزحمت در و تخته را با شک و تردید با هم جور می کنیم،  عرب و ترک، هندی و اروپای و غیره هم همین گونه،  همان اسم را برای زبان خودشان می گویند و تفسیر می کنند،  این و آن را مشابه سازی و سناریو نویسی می کنند.  چند هزار سال تاریخ چند ده میلیارد انسان،  بیشمار رهبران دینی و پادشاهان،  با بیشمار تر داستان و ماجرا و غیره بوده اند.  بسیاری بخاطر شرایط زمانه و عدم آگاهی و دانش گفته های دیگری را برای خود کپی کرده،  و با تحلیل ساده اندیش خود باز سازی کرده اند.

      جوان بودم خیلی بدنبال تحلیل و تفسیر داستانها رفتم،  و همیشه با مشکل روبرو بودم،  و در نهایت دیدم این مردم بودند و هستند،  که با رشد و تکامل گذر های تمدنی را آرام،  و با آهنگ مناسب سپری کرده و می کنند.  البته این دلیل نمی شود شخص علاقمند و متخصص کار تحقیقاتی نکند،  ولی باید این مطالب هم در نظر داشته باشد.  با حساب شرایط امروز ایران و قاره کهن،  بهتر است تحقیقات دیدی با جنبه از بالا و عمومی قاره خودمان را داشته باشد.  در گذر تاریخی این قرن،  وظیفه اشخاص تاریخی،  از همه سنگین تر است.  البته گاهی بخاطر تاریخ گنج و گنج جویی این گونه تحقیقات علمی خیلی خوب است،  و نتایج جالبی هم می دهد،  اما من تا کنون شانسی نداشتم.  بزودی چند کتاب و نوشته های قدیمم را زیر رو می کنم،  و تا حدود یکماه دیگر درباره موضوع مورد نظرتان می نویسم.  در ضمن توجه شما گرامی را به اینجا جلب می کنم،  احتمالاً برایتان جالب باشد.

      هم اینک که این مطلب را می نویسم،  یکی از رادیو های خارجی،  که مردم و سرزمین شان سابقه طولانی در دروغ گویی و دروغ نویسی در تاریخ ایران دارند،  برنامه پخش می کند.  آنها در هر یک از برنامه خود،  به نوعی دروغ های تاریخ را تکرار می کنند و می گویند.  الان در برنامه ای که اصلاً تاریخی نیست،  دارد می گوید،  اسکندر مقدونی رفت و ایران را گرفت و تخت جمشید را آتش زد،  و پرت و پلا های دیگر...  این دشمنان تاریخ ایران،  از اینکه ایرانیان بویژه جوانان باهوش،  بدنبال اصل و تاریخ خود هستند،  و دروغها را شناخته و دارند افشا می کنند،  خیلی ترسیده اند.  برای همین نگران شده و تقریباً در تمام برنامه هایشان،  دروغ های تاریخ را تکرار می کنند،  و خشم خود را اینگونه از ایرانی ابراز می دارند،  شاید هم نوعی سرکوفت باشد.  ولی دیگر کور خوانده اند،  با وجود تکنولوژی های نوین،  آن دوره های سادگی ایرانیان تمام شده است.

   نظر:  مطالب خیلی مفید بودند،  کاش منابع رو هم ذکر می کردید.

   پاسخ:  درباره عدم ذکر منابع بارها توضیح نوشته ام،  اینبار با دید دیگر می نویسم،  این وبلاگ آموزشگاه و دانشگاه های سنتی قرن گذشته نیست،  که در انتها لیستی از منابع را که شاید بسیاری مشکوک باشد بنویسم،  و عزیزان را به آنها هدایت کنم.  من سعی می کنم دید جدیدی به جغرافیا ـ تاریخ ارائه دهم،  و تحقیق و تحلیل های نوین را به موج های نو ایران می سپارم.

   پرسش:  اگر بخواهم همه وبلاگ را ردیف بخوانم،  و نخواهم در هر برگه به ده ها برگه دیگه برم،  از کجا آغاز کنم؟

   پاسخ:  بارها این پرسش مطرح شده است،  قبلاً و بویژه در سخن وبلاگ نوشته ام،  این وبلاگ خود تاریخ نیست،  در واقع این وبلاگ هنوز مقدمه ای بر نگرش های نو به تاریخ، است  و چون یک موضوع در آن مطرح نیست،  براحتی نمی توان آنرا جمع بندی نمود.  50 درصد ورودی های وبلاگ از جستجوها می باشند،  بسیاری از عزیزان برای بار اول است که به وبلاگ می آیند،  وقتی مثلاً با دروغ حمله اعراب مواجه می شوند،  در ذهن آنها خیلی موضوعات می آید،  مانند،  مگر می شود که چنین حمله ای نبوده باشد.  آنها باید بخش هایی از جامعه شناسی تاریخی،  ساختارهای تاریخی اجتماع،  تاریخ ادیان ایرانی،  موقعیت جغرافیایی ایران،  تاریخ لشکر و جنگ ایران،  و بسیاری دیگر موضوعات را بخوانند و بدانند،  البته یکبار خواندن و دانستن آنها کافی است،  وقتی مطالب دیگر مثلاً دروغ حمله مغول به ایران را باز می کنند،  دیگر نیازی نیست این لینکها را مکرر بخوانند.  بدون کلیه این دانشها که همگی اول راه هستند،  خواندن و دانستن تاریخ و تاریخ اجتماعی،  چون داستان و افسانه می ماند،  یعنی همان چیزی خواهد شد،  که تاکنون بخورد ملتها داده اند.

      همچنین درباره جمع بندی های وبلاگ نیاز به یاری عزیزان علاقمند دارم،  که خود شان و با هنر و سلیقه، عشق و دانایی،  مطالب وبلاگ را گرد آوری و جمع بندی نمایند،  و بنام خودشان منتشر نمایند،  و نشان دهند جوان با هوش ایرانی،  به هیچ وجه زیر بار دروغ نمی رود،  چه برسد دروغ هایی به بزرگی تاریخ و سرنوشت او و کشورش.  همچنین مد اصلی نظر من در وبلاگ فقط یکهزار جوان زبده ایرانی،  در گرایش های جغرافیا ـ تاریخ است،  اشخاصی که می خواهند حرفه ای و تخصصی کار و تحقیق نمایند،  می دانند که باید خیلی بخوانند،  و از سبک نگارش تکنولوژی های نوین بخوبی بهره برند.  هم اینک که این مطلب را می نویسم کتاب تاریخی در دست دارم،  اگر بگویم در آن گیج شده ام،  باور کنید جدی است،  در صورتی که اگر مطالب آن لینکی بودند،  خیلی راحت تر می خواندم.

   نظر و پرسش:  زبان مادری من یکی از زبانهای باستانی ایران است،  و من نمی توانم با آن حرف بزنم،  چکار کنم؟

   پاسخ:  واقعاً حیف شده زبان محلی خود را،  که ریشه در تاریخ ایران دارد را نمی دانید،  سعی کنید هر چه زودتر فرا گیرید،  صدا و گفته های مردم قدیمی و مدرسه نرفته محل مادری خود را ضبط کنید.  اگر از من می شنوید،  کار اصلی تحقیقاتی وبلاگتان را برپایه زبان محلی مادری خود قرار دهید،  که خیلی مهم است،  کثرت بیننده مهم نیست،  کیفیت و نوع کار تحقیقاتی اصل است.

   نظر:  فکر می کنم جمع آوری یکسری مطالب مختلف،  بدون اسناد قابل قبول و پراکنده گویی،  نمیتواند به عنوان تاریخ این ملت باشد.

   پاسخ:  از همین مطالب پراکنده گردآوری شده،  از واقعیت های بجا مانده تاریخی است،  که می توان تاریخ واقعی را نوشت،  نه از روی دروغ های غربی که همه آنها ترفند است.  این آموزش و پروش عادت داده خوب نخوانند و دقت نکنند،  و همین جوری بدون تحقیق و تحلیل سریع فکر کنند،  کجای وبلاگ نوشته شده تاریخ است،  و این وبلاگ اصل تاریخ ایران است،  بارها در این باره توضیح نوشته ام،  می توانید به سخن وبلاگ مراجعه نمایید.  در ضمن همین آموزش و پروش حافظه محوری عادت داده،  که دروغها را باور داشته باشند،  و آنها را همراه یک مشت سند و مدرک تقلبی،  که توسط عوامل و چهره های استعمار و یا صهیونیسم و ارتجاع ساخته و پرداخته شده،  به خورد ملتها داده و به ملتها بخندند،  که اساتید و عالمان آنها چه ساده یا پیروان توطئه سکوت اند،  و نمی توانند حداقل آن دروغها را تکذیب کنند،  و بدنبال واقعیت بگردند.  در هر صورت امید من به جوانان باهوش ایرانی است،  که این وبلاگ را درک می کنند.

      حتی عده ای نمی توانند یک نظر نویسی ساده کنند،  بارها نوشته ام نظراتتان را در بخش نظرات بنویسید،  بویژه در وبلاگ فصلی جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران،  که همگان بتوانند بخوانند،  مخصوصاً در یک فصل،  نه با ایمیل که فقط برای من است.  عزیزان برای هر نظرتان احترام قائل شوید،  هر چه باشد ارزش دارد،  نظر شما چون رأی شما است.  بیایید نظر و پرسش خود را به تحقیق و تحلیل بگیرید،  آنرا باز تر و عمومی تر نمایید،  این نظرات نشانه شخصیت ملی و مردمی بوده،  و در نهایت درک از این نظرات،  نتیجه رأی کشوری است.  بگفته دیگر،  یعنی عده ای عادت کرده اند،  با فکر سرسری،  حتی در رأی سیاسی نظر بدهند.

   عکس تعداد خنجر تاریخی،  مشروح در تاریخ ابزار نبرد،  عکس شماره 2905.

   كليك كنيد:  طبیعت و تاریخ ایران

   كليك كنيد:  تاریخ لشکر و جنگ ایران

   كليك كنيد:  بنا های تاریخی دینی در ایران

    توجه:  اگر وبلاگ،  به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   انوش راوید //  Anoush Raavid ///    

   حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ،  حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ،  و مقالات مهم مانند،  سنت گریزی و دانایی قرن 21،  و دروغ های تاریخ عرب،  تاریخ مغول،  تاریخ تاتار،  و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:

   جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران،    http://ravid.ir