تعداد ديگري از پرسش و پاسخ ها
پرسش و پاسخ 13
تعداد ديگري از پرسش و پاسخ هاي قابل توجه پست هاي مختلف وبلاگ و يا ارسالي با ايميل، پرسشها خلاصه شده، درود و سپاس، خوب و بد، و اين قبيل را حذف كردم، و تا آنجا كه شده اشتباه هاي املايي و انشايي آنها را اصلاح نموده ام.
پرسش: آیا از موزه شهرستان مراغه و همچنین از آثار باستانی این شهر که می گویند روزگاری یایتخت مغولان بوده بازدید کرده اید و نظرتان در این مورد چیست؟
پاسخ: البته پایتخت مفهوم و تعریف خاصی دارد، مراغه مرکز حکومت ایلخانیان بود، و بطور کلی قابل تعریف پایتخت نبود. حکومت ایلخانیان یک حکومت قبیله ای کاملاً ایرانی است، که در خانات ایرانی از آنها نوشته و بیشتر خواهم نوشت، و هیچ ربطی به مغول مغولستانی ندارد. وظیفه جوانان باهوش ایرانی است، که دروغها را بردارند و شکوه و بزرگی و قدرت ایرانی را از دل واقعیت های تاریخی باز ستانند.
نظر: با سلام چرا کتاب هایی مانند کتاب مرحوم دکتر حامی و کتاب کارنامه دروغ فرخزاد در کتابخانه ها و کتابفروشیها پیدا نمی شود، ولی در مورد الکساندر مقدونی دروغی در کتابخانه ها و کتاب های درسی و حتی مجلات و روزنامه ها نیز یافت میشود. در ضمن چرا شما و سایر محققین که با شما هم عقیده هستند در یک میزگرد تلویزونی شرکت نمیکنید، تا تمام ملت که به اینترنت دسترسی ندارند، و یا به وبلاگ آشنائی ندارند به این همه دروغ پی ببرند، و یا در مجلات علمی این زمان به مردم یاد آوری نمی کنید، که وبلاگ جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران را مطالعه نمایند، من احساس می کنم اگر این کار را بکنید با استقبال زیادی روبرو می شوید.
انوش: ضمن سپاس از توجه شما هم میهن عزیز، بارها درباره قدرت استعمار و امپریالیسم نوشته ام، نباید آنها را دست کم گرفت، اگر می خواستند مردم واقعیت ها را بدانند، دروغی در کار نبود. امروز و اینک که این پاسخ را می نویسم، سالگرد یازده سپتامبر است، هنوز مردم نمی دانند که واقعیت آن چه بوده، چه برسد به گذشته های تاریک. در قرن سنت گریزی و آینده بینی بارها نوشته ام، زمان و قرن تخصص و حرفه ای تر بودن است، اشخاص حرفه ای خود می دانند و می توانند چگونه بسوی و سمت دانش خود بروند، نیازی نیست در دوره انقلاب داده ها، توده های مردم از همه چیز خبر داشته باشند، در ضمن نمی توان با قدرت و توانایی زیاد رسانه ای امپریالیسم نو مقابله کرد. بدین منظور ما ملتها باید در دانش های خودمان حرفه ای تر عمل کنیم، منجمله باید به نشریات علمی تأثیر بگذاریم تا تخصصی تر شوند. بدین ترتیب و با برنامه های تدوین شده، که بخشی از آن را در سخن وبلاگ نوشته ام، می توانیم دشمنان تاریخی ایران را پشت سر بگذاریم. بمنظور بهتر دانستن این موضوعات، وبلاگ سازمان آینده بینی را مطالعه و پیگیری نمایید.
نظر: سلام و درود بر استاد گرامی از بابت توجه و حسن نظرتان که با توجه به سوالاتم جواب دادید و وقتی که گذاشتید ممنونم و البته شرمنده شما که وقت شریف تان را گرفته و احیانا با ایراد و اشکال هایم باعث ناراحتی شما شده ام. از بابت جواب هایتان ممنون و البته به اندیشه و نظریات شما و دانش و تجربیات جناب عالی احترام می گذارم. هر چند در برخی مسائل با هم اختلاف عقیده داریم اما در مسایل مشترک جای کار و همکاری هست.
انوش: ضمن سپاس، نظرها و پرسشها، و نیز پاسخ های من ویژه یک نفر نیست، بلکه برای همگان است، از دید آمار وبلاگ هر پست را در ماه، حداقل چند صد نفر می بینند یا می خوانند. در این وبلاگ و کلاً در کار و دانش انوش راوید، هیچ چیز مخفی یا محرمانه وجود ندارد، و برای بهبود و بالا بردن آگاهی ها در اینترنت منتشر می شوند.
نظر و پرسش: در قضیه زیر مدت ها فکرم را مشغول کرده، برای بیان منظورم مجبورم مقدمه ای را ذکر کنم. چنگیز قلمرو خود را بین پسرانش تقسیم کرد، چین به خان اصلی رسید، در ایران و جاهای دیگر، خان های تابع خان بزرگ، باید به او مالیات می دادند. در زمان غازان خان او این مالیات را قطع کرد، و حکومت ایلخانان را کاملا از حکومت خان بزرگ مستقل کرد. پس از مدتی چینی ها حکومت مغولان را در چین سرنگون کردند، در ایران نیز پس از فروپاشی ایلخانان و مدتی حکومت ملوک الطوایفی تیمور ظهور کرد، و توانست مغولستان و هند و روسیه و ایران را بگیرد. حال می رسم به مطلب مورد نظرم، می گویند در این زمان حاکم چین برای تیمور پیام فرستاد، همان مالیات مذکور را که مدتی پرداخته نشده بود، بپردازد. البته تیمور هم جوابش را داد و گفت، نیاز نیست تو برای گرفتن مالیات سفیر بفرستی، خودمان می آییم. حال نظر من:
1 ــ منطقی است حکومتی که حکومت دیگر را ساقط کرده، و با آن دشمن است، و آن را بیگانه می دانسته، و البته همین طور هم بوده خود را وارث آن بداند!!
2 ــ تیمور جانشین ایلخانان نبود، که مسوول بدهی های آنان شمرده شود.
3 ــ این مالیات در زمان ایلخانان و خان بزرگ قطع شده بود، و در همان زمان منتفی شده بود.
4 ــ اصلا با آن همه فتوحات تیمور از مغولستان تا روسیه، و آن همه کشتار و کله مناره ساختن آن یارو چه طور به خودش جرأت داده... واقعا خنده دار است.
برایم باور کردنی نیست. شما چه نظری دارید؟
انوش: عزیزم، همین که می گویید، برایم باور کردنی نیست، با دانایی نوین به این هم اندیشه کنید، که همه دروغ و داستان پردازی است. با کدام مدرک و سند واقعی تیمور کشتار کرده، در دوران قبایلی آن زمان، وضع کاملاً با دانش و درک بورژوازی، که بیشتر این دروغها نوشته شده متفاوت بوده، در افغانستان قبایلی، طالبان به هزاره جات حمله کرد، و آنها نیز بشدت مقابله کردند، چون قبیله ای بودند، و درک مردمان قبیله کاملاً متفاوت از درک و اراده ماست، با این مقابله هزارجاتیها، بقدری طالبان ضعیف شد، که با حمله آمریکا، سریع از پای درآمد. زیرا طالبان سازمان قبیله ای دینی را فراموش کرده بود، و به گذشته و تاریخ شاه خدایی دینی بازگشته بود، و نمی دانستند در تاریخ، مرحله اجتماعی گذشته نمی تواند به مرحله جدید تر پیروز شود. برای همین است، که می گویم تا کسی درکی از ساختار های تاریخی اجتماع نداشته باشد، نمی تواند رمز تاریخ را کشف کند، و تاریخ را داستانی و مانند فیلم های کارتون می بیند و می فهمد.
برای دانستن از چگونگی تفاوت افراد قبیله ای با مردمان غیر قبیله ای، دیدن سری فیلم مستند قبیله بی بی سی، و این قبیل را پیشنهاد می کنم. در ضمن می توانید به دور ایران که هنوز مردمان قدیمی آنها افکار قبیله ای دارند سفر کنید، و از افراد سن و سال دار آنها کسب اطلاعات و درک قبیله ای نمایید. تمام اینقبیل اطلاعات بدست آمده را دقیق بنویسید، و در اینترنت منتشر نمایید. بعد از زلزله بم مدتی آنجا بودم، کارگران زیادی از اطراف آن شهر و شهر های هم جوار داشتم، آنها تمام دستمزد خود را بدون کمترین برداشتی برای رئیس قبیله می فرستادند، و رئیس قبیله هم، خرج همه افراد قبیله و زن و بچه آنها را از درآمد حاصله می داد، و بسیاری موضوعات جالب دیگر شنیدم. آنها می گفتند اگر رئیس قبیله بگوید، با کسی دشمنی کنند یا بجنگند، آنها همین کار را بدون پرسو جو می کردند.
قبایل دو نوع هستند، یکجا نشین و کوچ نشین، ایرانیها قبیل از اولین انقلاب بورژوازی مشروطیت، بیشتر قبیله ای بودند، و قبل از اینکه مجلس اول شورای ملی شناسنامه و نام فامیل را تصویب کند، مردم را با نام قبیله اشان می شناختند. بیشتر مردم ایران در طول تاریخ قبایل یکجا نشین بودند، که تقریباً هر کدام قلعه ای داشتند، و مردم درون قلعه زندگی می کردند، نمونه آنرا در قلعه بیاضه نوشته ام. قبیل از حکومت اشکانیان و مجلس مهستان، قبایل ایرانی پراکنده بودند، و هر قبیله مستقل عمل می کرد، و براحتی توسط یک قدرت آسیب پذیر بودند. برای همین داریوش بزرگ در کتیبه بیستون از نفوذ و نابودی دشمنان بسیاری نوشته است. یک دوره تاریک تاریخی از پایان سلسله هخامنشیان تا مجلس مهستان بوجود آمد، و باعث شد اسکندر مقدونی و سلوکی را در آن جای دهند. ولی در واقع این دوره مهمی از رشد و تکامل تاریخ اجتماعی و گذر تاریخی ایران بود، و ایران بزرگ وارد تمدن سازمان قبیله ای شد، یعنی قبایل ایرانی با یکدیگر پیمانی بستد، که در یک سازمان باشند، تا دیگر هیچ دشمنی و تفرقه اساسی بین آنها بوجود نیاید، و در مقابل هر دشمنی با هم دست اتحاد داشته باشند.
حکومت ایلخانیان یک حکومت قبیله ای کاملاً ایرانی است، که در خانات ایرانی از آنها نوشته و بیشتر خواهم نوشت، و هیچ ربطی به مغول مغولستانی ندارد. وظیفه جوانان باهوش ایرانی است، که دروغها را بردارند و شکوه و بزرگی و قدرت ایرانی را از دل واقعیت های تاریخی باز ستانند. چه خان و چه پادشاه و غیره، که در رأس حکومتی یا سازمانی قرار می گیرند، برای بزرگ نمایی رجز خوانی هایی می کنند، نمونه آنهم امروزه زیاد دیده می شود، و دروغ نویسان تاریخی، اینقبیل گفته ها را در تاریخ جا زده و بخورد سادگان می دهند. در ضمن حکومت مغولی چنگیزی در چین یک دروغ بدون مدرک و سند است، که در تاریخ سنتی چین هیچ اشاره ای به آن نشده است، فقط در جنگ و گریز های قبیله ای، گاهی شمال چین بدست قبایل مغول می افتاد، آنها هم توانایی اجرای حکومت ایلاتی نداشتند، چه برسد به امپراتوری مغولی که از ایران هم مالیات بخواهد.
پرسش: مطلبی را که گفتید آن خانم استاد دانشگاه هندوستان در وبلاگ شما نوشته پیدا نکردم، کجاست؟
پاسخ: بطور عمومی در پست های وبلاگ، از هیچ شخص نام نمی برم، دانش و تحقیقات علمی در هر اندازه، فقط برای علم است نه به نام شخص. چند تا از پرسش و پاسخ های 12 از ایشان بود، که با ایمیل ارسال کرده بودند، و از انگلیسی به فارسی ترجمه کردم و پست نمودم. مانند: نوشته بودند تحقفیقات زیادی در باره دروغ حمله اعراب دارند، نوشتم یا در اینترنت منتشر کنید، یا برای من بفرستید من در اینترنت منتشر کنم.
خلاصه نظر: چنگیز و اعراب با گرفتن مراکز توانستند به ایران حاکم شوند، مانند ناپلئون و روسیه و اروپا.
انوش: در هر زمان و دوره، بود و نبود، زندگي و مرگ مردمان تحت شرايط ساختار تاریخ اجتماعی قرار داشته و دارد، در زمان دروغ حمله اعراب ايرانيها در سازمان قبيله ای و در زمان دروغ حمله مغول در سازمان قبیله ای دینی قرار داشتند. در آن دوره های تاریخ اجتماعی، نمي توانست يك مركز استان تعيين كنند ادامه حيات قبيله و ملت باشد. روستا هاي قبيله اي انرژي حكومت ها و شهر ها را مي دادند. دوره ناپلئون اروپا در دوران بورژوازي بود، و پايتخت مغز بود، و در جنگ دوم جهاني هم با اندكي تفاوت چنين بود. در اين باره بزودي بيشتر مي نويسم، لطفاً ساختارهاي تاريخي اجتماع و لينك هاي مربوطه را بدقت بخوانيد.
پرسش: مطالب شما در خصوص دروغهاي تاريخ طبري را ملاحظه كردم. آيا تحقيق جامع درباره صحت و سقم تاريخ طبري سراغ داريد كه معرفي نماييد؟
پاسخ: خیر، بصورت کلی نمی دانم، تا این تاریخ در جستجو های اینترنتی هم، تحقیق جامع در باره کتاب های دروغی منجمله تاریخ طبری ندیدم. درک و دانستن این گونه دروغها تازگی دارد، قبل از اینترنت اگر کسی حرفی داشت نمی توانست خوب بگوید، مخصوصاً که استعمار و امپریالیسم سابق هم دور دروغ های تاریخ خط قرمز داشتند. اما امروزه از آغاز قرن 21 و با پیدایش امپریالیسم نو، دروغ های تاریخ برایشان کم اهمیت شده، و خط قرمز هم کم رنگ گردیده است، که اینک ما می توانیم براحتی در باره آنها بنویسیم و بگوییم. می دانم در آینده گرایش دروغ های تاریخ همه گیر حرفه ای می شود، و تحقیقها و تحلیل های گسترده ای انجام خواهد شد. در ضمن بگویم، با خواندن کتاب به راحتی می توانید دروغ بودن هر جمله را متوجه شوید، و نیازی به تحقیق و تحلیل جامع نیست.
پرسش: آیا شما با مکاتب نوین تاریخ نگاری جهان آشنایی دارید؟ بویژه از مکتب تاریخ نگاری آنال چه میدانید؟ روش تحلیل تاریخی شما مبتنی بر اصول کدام یک از مکتب های تاریخ نگاری جهان است؟
پاسخ: درباره مکتب های تاریخ نگاری، در انواع تاریخ نگاری نوشته ام، برای دانستن از تحلیل های تاریخی من به سخن وبلاگ مراجعه نمایید.
*
عکس خرابه های شهر قدیمی جندق و یک مرد مهربان جندقی، مشروح در بیابان های تاریخی ایران، عکس شماره 428.
كليك كنيد: تاریخ گنج جویی در ایران
كليك كنيد: ماجرا های خواندنی تاریخی
كليك كنيد: تاریخ ورود نام های عربی به ایران
توجه: اگر وبلاگ، به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
انوش راوید // Anoush Raavid ///
حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ، حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ، و مقالات مهم مانند، سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار، و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:
جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران، http://ravid.ir


