خلع سلاح توده های مردم
بعد از کتاب اسکندر تاریخ ایرانی الکساندر یونانی نیست، بانو پرنیان حامد، و وبلاگ انوش راوید، برای بسیاری پرسش پیش آمده، که چگونه برابر با داده های جغرافیای تاریخی، و یا نام مکان های تاریخی، هند و چین آتن و یمن و غیره در جهان پراکنده شده است، درصورتیکه اینها نام های استانها و شهرها و مکان های ایران دوران سلسله هخامنشیان بوده است. در تاریخ نجوم در ایران، توضیح دادم در آن دوران، نصف النهار و مدار های کره زمین، از شوش پایتخت ایران می گذشت، چون در جای دیگر جهان دانش آنرا نداشتند، همانگونه که در قرن 19 از پاریس، و در قرن 20 از لندن گذشته و می گذرد. این مدارها فرضی، و برای محاسبه نجوم و جغرافیا و علوم مربوطه می باشد، و بوسیله آن فاصله ها و غیره را اندازه گرفته و می گیرند.
با برسی نقشه جغرافیایی، موضوع جالبی را متوجه می شویم، در هر راستای جغرافیایی، استانها و شهرها و مکانها، به اندازه مورد نیاز از مکان اصلی نام گذاری شده اند. هر نام در جغرافیایی اصلی دوران هخامنشی را در نقشه بیابید، و سپس آنرا امتداد دهید تا نام سرزمین جدید با همان نام را بیابید، این کار را در نقشه یا کره با تمام نام ها انجام دادم، و همه نتیجه ها درست درآمد، حتا می توان مکان های نا مشخص در ایران بزرگ را تا حدود زیادی حدس زد، البته این موضوع اول بررسی من می باشد، بزودی درباره آن توضیحات بیشتری خواهم داد. به این ترتیب متوجه خواهیم شد، که در آن زمان می دانستند زمین کروی است، و کاملاً به مدارات و فرمول های تعیین فاصله ها آشنا بودند، و ایرانیان با کمک این علوم به کشف در دنیا می پرداختند، و بی هدف و شانسی بمانند فرنگی ها قرن 15 و 16 دل به دریا نمی زدند.

نقشه ایران و اطراف، عکس شماره 4135، همانگونه که می بینید در هر بخش از چهار سمت شوش، مناطق به راستای خودشان منتقل و نام گذاری شده اند. هر چه به مرکز نزدیک تر بودند، نام مکان نزدیک تر به شوش را گرفتند، و هر چه دور تر بودند نام مکان دور تر را گذاشتند. در اینجا چون نقشه کوچک است، فقط چند جا را مشخص کردم، شما می توانید در نقشه بزرگ، هر مکان ایرانی زمان هخامنشیان را که می دانید، و مکان نام مشابه امروزی را بیابید. در این نقشه، 1 = هند، 2 = سین (چین)، 3 = یمن، 4 = آتن، خاطر نشان نمایم، این کار و تحقیق، فقط در توانایی افرادی با ذهن های پویای تاریخی می باشد، که دانش و درک درست از تاریخ ایران باستان دارند.
بعد از تعیین مکان جدید و بازدید های میدانی کاوشگران و پیش گامان، مهاجر نشین دری زبان (زبان درباری داریوشی) در آن سرزمین ها دایر می شد. مانند شهر های: کابل در کابلستان، کاشغر در کاشغرستان، مرو در خوراسان، رم در روم (استانبول)، و بسیاری دیگر، که بعضی از آنها را می دانیم، و تعداد زیادی هم در ابهام هستند، بزودی با تحقیق های بیشتر و به مرور از آنها می نویسم. البته یاد آوری نمایم، هزاران لوح دزدیده شده از ایران، حاوی این نکات هم می باشند، بهمین علت آنها را نمی خوانند، و از آنها نمی گویند، که واقعیت های تاریخ بر ملا نشود. ولی هنوز ما ایرانیها خیلی امکانات داریم، که دشمنان تاریخ ایران ندارند، مهمترین آنها جوانان باهوش متخصص در ایران است، که دشمنان تاریخ ایران چنین موهبتی ندارند.
یونان (یونی آن) مسنی و تراوا
در ایلیاد هومر، از تراوا و یونان مسینی گفته شده است، البته ایلیاد نمی تواند یک نوشته علمی باشد، زیر پنج قرن قبل از میلاد نوشته شده، و از وقایع صدها سال پیش از آن می باشد، و قرنها دهان بدهان روایت گردیده، تا به هومر رسیده بود. در دوران باستان می دانستند هر کس شهر تروا را در اختیار داشته باشد، گلوگاه تجارت دریایی و زمینی را در اختیار خواهد داشت، قرنها جنگ بین مسینی ها و تراوایی ها برای گرفتن و یا نگهداری تروا در جریان بود. تعداد زیادی باستان شناسان غربی در بدر شده، و دنبال تروا گشته اند، ولی آنها نتوانستند در میان ده ها مکان باستانی مورد کاوش تراوا را بیابند. زیرا آنها نمی خواستند یا نمی توانستند درک درستی از جغرافیایی تاریخی داشته باشند، گاهی تراوا را در ساحل غربی ترکیه گفته اند، و گاهی در سواحل غربی سوریه و لبنان، آنها هرگز نخواستند کمی بیاندیشند، که یک بندر در یکی از این سواحل، نمی توانسته موقعیت حساس و استراتژیک تجاری داشته باشد، زیرا می توانستند در آن سواحل بنادر متعدد بسازند.
بندر بصره در کشور عراق، مهمترین بندر استراتژیکی تاریخی بوده است، چه از نظر نظامی چه از نظر تجاری، حتی در جنگ غرب با صدام حسین تکریتی، انگلیسیها بندر بصره را محل استقرار خودشان کردند، زیرا قرنها نیز دومین مرکز مهم بازرگانی آنها، یعنی شعبه دوم شرکت هند شرقی بود. بندر بصره دروازه ورود و خروج به بین النهرین است، و نیز در این محدوده جغرافیایی نمونه دیگری ندارد. بنا به تحلیل کتاب اسکندر تاریخ ایرانی الکساندر یونانی نیست، مسین یا سین در جنوب بین النهرین و در محدوده و راستای شهر های ایذه در استان خوزستان کشور ایران، تا العماره در استان میسان کشور عراق بوده است. اگر برابر با مقاله بالا بعنوان شوش مرکز جهان باستان، یک خط مستقیم از شوش به استان میسان بکشید، امتداد آن تا کشور یونان است.

نقشه مسین های یونانی و شهر تراوا، عکس شماره 4138، شهر بصره کنونی از نظر تاریخی و جغرافیایی، و موقعیت تاریخی دریایی و رودخانه ها، کاملاً مطابق تعریف تراوا در داستان هومر می باشد. همین مسین های یونانی سلاح مهم و معروف آتش یونانی را با خود به یونان و سپس به ایتالیای کنونی بردند، و در ادامه تاریخ باعث پیروزی های نظامی برای یونان و روم در اروپا شدند. نفت شمال خوزستان و استان میسان عراق، از گذشته ها در سطح زمین قرار داشت، من از تجارت آن قبل از میلاد مطالبی نیافتم، ولی آنرا پیگیری می کنم، مشروح در تاریخ نفت ایران. نفتی که سلاح آتش یونانی را مشتعل می کرد، سندی است که بوضوح می گوید، یونانیان از استان میسان عراق، به کشور یونان کنونی مهاجرت کرده یا مهاجرت داده شده اند.
عزیزان حالا با دانستن جغرافیای تروا، بروید ایلیاد را بخوانید، و سناریوی واقعی بنویسید، به امید روزی که آنرا یک فیلم خوب و علمی کنید.

نقشه ای از زمین گوگل، عکس شماره 4139، در آن بخوبی موقعیت شهر بصره دیده می شود، امروزه می توان با کمک گوگل ارت، براحتی مناطق باستانی را بررسی کرد، باید از امکانات امروزی استفاده نمود.
تاریخ دان های غربی، یا واقعاً ژنتیکی ساده هستند، یا خودشان را بسادگی زده اند، زیرا بمنظور تراوا، که می گویند از نظر ژئوپلتیک شهر استراتژیکی و سوق الجیشی مهمی بوده است، به نقاط کم اهمیت و آثار تاریخی باقیمانده از یک دهکده کوچک می روند، یا دو سه خانه و کاخ باستانی را می گردند، و می گویند شاید این تراوا باشد، و یکی دیگر از آنها در جای دیگر می گوید، اینجا است و آن جا نیست، و تکرار و تکرار. مگر اینکه ما ایرانیان ساده تر باشیم، تا اغفال پرت و پلا های تاریخ نویسان غربی شویم.

عکس تمبر تاریخی کوروش بزرگ در کشور هندوستان، عکس شماره 5750 .
دانشگاه الازهر
دانشگاه الازهر، اولین مؤسسه و از مراکز دینی، علمی و اسلامی در قاهره پایتخت کشور مصر است، که با قدمتی حدود هزار سال، یادگاری از دوران فاطمیان است. این دانشگاه به منظور تبادل دانشجو، استاد و برقراری ارتباط با دانشگاه های دیگر جهان، در راستای اشاعه فرهنگ تسامح و معنای اعتدال و میانهروی، و نیز همکاری و فعالیت های مختلف است. دانشگاه از زمان تأسیس تغییرات و تحولات بسیاری داشته است، امروزه مساحت آن 12 هزار متر مربع، یعنی بیشتر از دو برابر دوره فاطمیان می باشد، و پنج مناره دارد. هر ساله با فراهم شدن شرایط خاص و ویژه، چون اجازه از سوی دانشگاه و شورای عالی امور اسلامی و سفارت کشور های خارجی دانشجو می پذیرد، حدود 10 درصد از دانشجویان غیر مصری هستند.
ضمن پذیرش دانشجو و استاد از همه جهان، 60 دانشکده دارد، که 43 دانشکده برای پسران، و 17 دانشکده برای دختران است. برخی از دانشکده های این دانشگاه عبارت است از: دندانپزشکی، پزشکی، مهندسی، زبان عربی، مطالعات اسلامی، حقوق، اصول دین، اقتصاد، آموزش و پرورش، که برخی از آنها در قاهره، و تعدادی در شعبه های دانشگاه در شهر های دیگر، منجمله فلسطین و لبنان و عربستان هستند. از فعالیت های دیگر الازهر، برگزاری همایش، نشست و دیدار های مختلف است، که باعث می شود عموم اندیشمندان و توده های جهان با چهره واقعی اسلام و مسلمانان آشنا شوند. پدر بزرگ پدری من آیت الله حاج میرزا حسین، تحصیل کرده شهر مذهبی نجف کشور عراق، از اساتید این دانشگاه بود، که بمنظور نمایندگی مجلس دوره دوم شورای ملی این دانشگاه را برای همیشه ترک نمود. در طول تاریخ ایرانیان در نشر و گسترش دین اسلام خیلی فعال بودند، منجمله فاطمیون سازنده این دانشگاه، در آینده از آنها می نویسم.

عکس مسجد و دانشگاه الازهر در شهر قاهره کشور مصر عکس شماره 4718، جامع الأزهر، از مهمترین مساجد مصر است، محمد العربی فرمانده خلیفه فاطمی عبدالحمید بن محمد علی فاطمی آن را تأسیس نمود، تا مسجد و مدرسه ای باشد، که مبلغین فاطمیان را تربیت نماید، و مذهب اسماعیلی شیعه که مذهب فاطمیون مصر بود، را ترویج نمایند. بنای آن بعد از فتح مصر در ۱۴ رمضان سال ۳۵۹ قمری برابر با ۹۷۰ میلادی آغاز گردید، و اولین مسجد شهر قاهره بود. به همین علت مسجد جامع قاهره محسوب میگردید، ساختمان آن از یک صحن با سه رواق در اطراف آن است، که بزرگترین آنها رواق قبله بوده، بعدها مجموعه ای از رواق و شبستان و مدرسه و محراب و مناره و مأذنه به آن اضافه گردید.
بنای مسجد و دانشگاه الازهر کاملاً سبک ایرانی دارد، با طاق های حلالی ایرانی، در قرن 20 بنام معماری عربی معرفی شده بود، ولی امروزه در چند فیلم مستند و وب خارجی دیدم، که گفته و نوشته اند: "قبلاً می گفتند عربی و امروزه مشخص شده سبک معماری ساسانی است". درصورتیکه این سبک بنا بسیار قدیمی تر است، و به دوران میترایی ایران باز می گردد، و در معابد و گور های زیر زمینی بخوبی نمایان است. این وظیفه جوانان باهوش متخصص ایران است، که بنا های تاریخی و باستانی جهان، بویژه در محدوده آسیا و قاره کهن و اروپا و شمال آفریقا را با دقت بررسی نمایند، آنها را شناسایی و معرفی کنند، و نگذارند حقوق تاریخی ایران پایمال شود.

آثار تاریخی مسجد عبدالهی در روستای کیش خاله، عکس شماره 4572، این مسجد بسیار دیدنی است، مشروح در اینجا.
خلع سلاح توده های مردم
تا آخر پادشاهی قاجاریه، توده های مردم ایران، و تمام قبایل ایران، مسلح به سلاح های گرم و سرد بودند، و داشتن و حمل اسلحه آزاد بود. با روی کار آمدن خاندان پهلوی، و نفوذ امپریالیسم در ایران، خلع سلاح کردن مردم هم آغاز شد. البته تا قبل از آن با وجود اسلحه فراوان در دست مردم، کشتن و کشته شدن های بی جهت و کور در میان مردم وجود داشت، اما مسلح بودن مردم دردسر هم برای استعمار و امپریالیسم فراهم می کرد. در دوران قبل از جنگ اول جهانی، رقبای متخاصم اروپایی، مقدار زیادی اسلحه گرم به طرفداران خود در کشور های مختلف می دادند. بعد از این جنگ برای اینکه مردم کشورها را خلع سلاح کنند، انواع ترفند ها را بکار می بستند، حتی در جاده ها راه زنی و آدم کشی بر پا می کردند، تا علت آنرا وجود اسلحه در دست مردم بگویند. زیرا می خواستند برای ادامه راه امپریالیسم، توده مردم کشورها مسلح نباشند، تا نتوانند در مقابل آنها و حکومت های دست نشانده قیام کنند.
تقریباً تا آخر قرن 20 مردم همه کشورها خلع سلاح شده بودند، بغییر از چند کشور، مهمترین آنها ایالات متحده آمریکا می باشد، البته کشور های افغانستان و لبنان، و امروزه سوریه و لیبی هم تقریباً به جمع کشور هایی که مردم آن اسلحه دارند پیوسته اند، البته زیر نظر نیروها و سازمان های مشکوک. از ابتدای قرن جدید برای خلع سلاح کردن مردم آمریکا، انواع ترفند ها را بکار برده اند، درست مانند همان شگردها که در ابتدای پادشاهی رضا شاه در ایران پیاده می کردند. از قبیل ایجاد نوعی ناامنی بخاطر این سلاحها، آخرین این ترفند ها کشتار درمدرسه ابتدایی شهرنیوتان، ایالت کانتیکت کشور آمریکا می باشد. در این ماجرا هرگز در هیچ یک از تحقیقات گفته نشد، که اصل ماجرا چه بوده، فقط می گویند پسر 20 ساله ای با اسلحه های مادرش، اقدام به قتل عام کرده است. نیرو های حاکم ده ها پرسش را بی پاسخ گذاشته اند، مانند: آیا این پسر توسط فرد یا افراد مشکوک شستشوی مغزی و آماده سازی شده بود، که این کار را انجام دهد؟ بعد از این تیراندازی محافل حاکم، جو و شرایط ترس و وحشت از وجود اسلحه در دست مردم را ایجاد کرده اند.

عکس انواع سلاح های قدیمی ایران، از موزه و نمایشگاه فروشگاه عتیقه و آنتیک Tajan در پاریس، عکس شماره 2903 ، مشروح در تاریخ اسلحه در ایران. امید است جوانان باهوش و تحصیل کرده ایران، که در سراسر جهان هستند، نسبت به آثار تاریخی ایران، در کشور های محل اقامتشان بی تفاوت نباشند، و از آنها عکس و گزارش تهیه نمایند و در اینترنت منتشر نمایند.
کلیک کنید: زیارتگاه های تاریخی ایران
کلیک کنید: تاریخ گوگرد و باروت در ایران
توجه: اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران: حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ، حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ، و مقالات مهم مانند، سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار، و گفتمان تاریخ، و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ: